خودِ های گذشته انتخاب فرد باید بپذیرد که آنچه امروز است، نتیجه های دیگری بکند. باید پذیرفت که هر چیز اوست و اکنون باید انتخاب بهایی در زندگی در معرض نابودی و از دست رفتن است؛ اما آزادی گران های فردی خیر! برای مثال شما همیشه آزاد هستید شما در انتخاب بین باشید! شاید فود نخورید. واقع که انتخاب کنید که غذاهای فست فودهای خوش آب و جامعه مدام شما را در معرض تبلیغات فست بندد و به زور رنگ قرار دهد، اما در نهایت کسی شما را به تخت نمی توانید در خوراند. پس شما هستید که می به شما غذاهای مضر نمی واکنش به هر رویدای، راه خودتان را انتخاب کنید. هر چند که جامعه با ساز و کارهایش بخواهد شما را محدود یا اغوا کند. آزادی امری درونی تواند از شما سلب کند. آنچه دیگران از ما است که هیچ کسی نمی گیرند در واقع آزادی نیست، بلکه اختیار است! می تان اخیرتان را بررسی کنید. اگر از جای های یک هفته در ذهنتان نگرانی توانید کدام موارد را همین حاال رفع بلند شوید و آستین باال بزنید، می کنید؟ خودتان را در ابتدا مسئول و سپس عامل بدانید. سپس تصور اند. پیروزی و هدف را ها رفع شده اند و نگرانی کنید که کارها تمام شده خاطر ها و آرامش برای خودتان تجسم کنید. تنها چیزی که بین نگرانی تان هستید. قبل از اینکه هر روش مدیریت ایستاده، خودتان و عمل ریزی و... را بیاموزید، باید مدیریت خویشتن های برنامه زمان یا سبک را یاد بگیرید. مدیریت کردن خودتان یعنی شما باید بتوانید آنچه تر است را در اولویت قرار دهید و کارهای مهم را قربانی کارهای مهم نمای این رفتار نظم و تعهد به خود و دیگران اهمیت نکنید. برون بی خواهد بود. فراموش نکنید که عامل بودن به معنای کار فردی نیست. هرجا که نیاز داشتید، غرور و خودگویی را کنار بگذارید و از دیگران برای یک ها گوش دهید و سپس های آن کار گروهی کمک بخواهید. به حرف ها در ارتباط باشید و حرف بزنید. مکالمه توانید با آن خودتان نیز تا می مشترک خواهد موثر در بیشتر موارد منجر به رسیدن به یک نقطه ها حس اعتماد باشد. این حس را به شد. اجازه دهید در این صحبت هاست و تک آن دیگران منتقل کنید که موفقیت گروه، موفقیت تک ها نیز عامل باشند. مجابشان کنید که آن بر است؛ زیرا پیش از ها امری زمان در آخر باید پذیرفت که تغییر عادت هر کاری باید نگرش تغییر کند و تغییر نگرش نیز در یک شب محقق شود. مدام با خودتان تکرار کنید که من عامل هستم و آزادی نمی ای فکر کنید دارم و از آزادی انتخابم استفاده خواهم کرد. به افراد برنده دهم و به گویند: «وقتی بخواهم، حتما انجامش می که همیشه می ها با گفتن این جمله در حال تایید آزادی درونی آورم». آن دستش می دانند و خودشان هستند. این افراد خودشان را عامل و مسئول می تواند هر کاری بکند اند که آدمی اگر دلش واقعا بخواهد، می پذیرفته و به هر چیزی برسد. بار خواهد سپردن خویش به دست جریان زندگی، حیات را کسالت کرد. زمان نشستن و گوش دادن به حرف دیگران نیست. هر های تصمیمی که دارید خودتان پا پیش بگذارید و عامل باشید. راه مختلف را تجربه کنید. قرار نیست در قدم اول برنده شوید؛ اما بدون شک افراد عامل دستاوردهای بیشتری خواهند داشت و شانس ها بیشتر است. برنده شدن آن
نسپار خودت را به جریان زندگـ
ای از رفتار است که تاثیر زیادی روی اعتماد به نفس (عامل بودن) گونه کند. عامل شما دارد و شما را از نقش (قربانی) و منفعل بودن خارج می کنید چه کنید. وقتی خودتان بودن یعنی شما هستید که انتخاب می تر ها را بپذیرید، با نتایج کارها نیز راحت انتخاب کننده باشید و مسئولیت آیید. عامل بودن اصال ساده نیست ولی در عوض شما را شجاع، کنار می شوید، باید به آورد. زمانی که خودتان دست به کار می برنده و مسئول بار می چشم قهرمان به خودتان بنگرید و در قدم اول بپذیرید که آزادی دارید و با توانید چیزهایی را مطابق میل خودتان تغییر دهید. تان می آزادی
المللے مجله فارسے زبان بین مجله پـــــــل،
76
Powered by FlippingBook