هـای امـن، "پناهـگاه" خوبـی هسـتند بـرای کنیـد. در واقـع آدم تنهایـی نمی ها بعد از آب و دیگران و این القای حس امنیت، بسـیار ارزشـمند اسـت. آدم غـذا بـه امنیـت احتیـاج دارنـد و اگـر تنها باشـند و احسـاس عـدم امنیت کنند، هـا را بـه تنـش و اضطـراب شـان را مختـل کنـد و آن توانـد زندگی ایـن حـس می هـا از جایـی شـروع شـد کـه بیانـدازد. بسـیاری از مشـکالت روحـی مـا آدم پناهیـم. احسـاس کردیـم بـرای اضطرابمان کسـی نیسـت احسـاس کردیـم بی که بتوانیم کنار او آرام شویم. یک آدم امن نداشتیم که بتوانیم با او به جنگ مشـکالتمان برویـم. کسـی نبـود کـه بـه آغوشـش پنـاه ببریـم. شـود از شـود دوسـت بـود و می شـود ارتبـاط داشـت. می هـای خـوب می بـا آدم توانیـم دنیـا را جلـو ببریم و وجـدان راحت هـای خـوب می هـا آموخـت. بـا آدم آن داشـته باشیم . ممکـن اسـت هـر کـدام از مـا تمـام تالشـمان را در زندگـی انجـام دهیـم کـه کنیـم های خوبـی باشـیم و مـورد تعریـف و تمجیـد دیگـران. ت ش می انسـان کـه بـه محسـنات و امتیازاتمـان اضافـه کنیـم و سـربلند و موفـق باشـیم. اما تا زمانـی کـه آدم امنـی نباشـیم کـه دیگـران حضورمـان را پنـاه خـود بداننـد، بعیـد اسـت کـه بتوانیـم بـرای "انسـانیت" تعریـف درسـتی باشـیم. شود دلگرم باشیم. های امن می با آدم همـدل و پنـاه بـودن، آدم امـن بـودن، کمـی تمریـن الزم دارد. سـخت نیسـت. کافیسـت بدانیم خودمان در روزهای سـخت به چه کسـی بیشـتر نیاز داریم.
هـای امـن دوسـتان بیشـتری دارنـد. از زندگـی آدم تجربـه نشـان داده اسـت کـه هـای دهنـد. آدم برنـد و "امنیـت" را بـه دیگـران هدیـه می لـذت بیشـتری می پرسـند چـه کمکی؟ هـا کمـک بخواهید نمی امـن کسـانی هسـتند کـه اگـر از آن پرسـند کجـا بیاینـد!! می هـای گذارنـد و حرف هـای شـما را بـا دیگـران درمیـان نمی هـای امـن، حرف آدم هـای اعتمـاد چـال هـا حـرف هرکسـی را در میـان چاله دیگـران را بـا شـما. آن کننـد. می گویـد: مـن اگـر جـای تـو بـودم ف ن و بیسـار آدم امـن، هرگـز بـه شـما نمی توانـد جـای خـودش دانـد کـه هرکسـی حتـی نمی کـردم. او بـه خوبـی می می در شـرایط سـخت قبلـی باشـد چـه برسـد بـه جـای دیگـران بـودن. او بـه شـما کنـد کـه آرامـش را بـه دسـت بیاوریـد. دهـد امـا کمکتـان می راهـکار ارائـه نمی زنـد و از بدبختـی دیگـران و خـودش بـرای شـما هـای قشـنگ نمی او حرف کند و سـکوت گویـد تـا بدانیـد کـه خیلـی هـم خوشـبختید !!! او بغلتان می نمی خواهیـد فریـاد بزنید و بـد و بیراه بگوییـد. برایتان گـذارد هرچـه می کنـد. می می هـای دراز و کوتـاه آورد و کتابـی از نصیحت هـای عاقـل را در نمـی ادای آدم دانـد کـه شـرایط سـخت شـما قـرار نیسـت بـا کننـد. او می جلویتـان بـاز نمی کسـی مقایسـه بشـود. های امن، همیشـه سـند برای گذاشـتن وثیقه ندارند اما در تمام سـاعات آدم هـا همیشـه اند تـا بدانیـد هسـتند. آن سـخت بیـرون در کالنتـری نشسـته کننـد تـا از شـرمندگی هرچـه در جیبشـان دارنـد را بـدون فکـر تقدیمتـان می هـا مبلغـی را درخواسـت کنیـد بدهـکاری بـه دیگـران خ ص شـوید. اگـر از آن کنند و با اطمینان بهتان که نداشـته باشـند، مسـتقیم در چشـمتان نگاه می کنیـم " گوینـد: "جـورش می می هـا شـما را بـه خاطـر اشـتباهتان مالمـت پرسـند چـرا؟ آن هـا از شـما نمی آن فهمند که البد الزم بوده در آن شرایط این تصمیم اشتباه کنند بلکه می نمی را بگیریـد. شـنوید "من کـه بهت گفته بودم " شـما فقط هـای امـن، شـما هرگـز نمی بـا آدم دانیـد کـه کنارتـان کسـی اسـت کـه علیرغـم هشـدار قبلـی به شـما ، امـا االن می هـا آغوشـش بـرای پذیرفتـن شـما و رنجتـان، بـدون مالمـت، بـاز اسـت. بـا آن شـما همیشـه از "حضـور" کسـی در زندگیتـان مطمئـن هسـتید و احسـاس
میالد اختری مشاور و روانشناس / داستان نویس
71
RadioJavan.com/POL
Powered by FlippingBook