اختالل شخصیت خودشیفته آینـــــه در آینــــه در آینــــه دکترای تخصصی روانشناسی) نویسنده: دکتر عارفه یعقوبی (
روزی روزگاری در ناکجا زمانی و ناکجا مکانی، پسر جوان زیباروئی به کرد و دل نام نارسیس، در میان آن همه اسطوره یونانی یکه تازی می ربود. اِکو، تنها یکی از دلباختگان او بود که از جانب رویان عالم را می پری یکی از خدایان (هِرا) محکوم شده بود که تنها بتواند انتهای کلمات دیگران را تکرار کند. یک روز که اِکو به دنبال دلخواه ناهمراه خود نارسیس راه افتاده بود، نارسیس متوجه حضور او شد و پرسید: کسی اینجاست؟! گوید: پیش بیا و اِکو اِکو پاسخ داد: اینجاست، اینجاست. نارسیس می گرداند و اِکو، ناکام از دهد: بیا، بیا! اما نارسیس از او روی بر می پاسخ می گریزد و عشق نارسیس خواب و خور را از عشق خود، به انزوا، به غاری می شود که بدن وی تحلیل برود و تنها طنینی (اِکو) از او او گرفته و باعث می کند! باقی بماند که انتهای جمالت را تکرار می شود. نارسیس که رسم اما عاقبت نارسیس نیز به همین جا ختم نمی ای بود که بر قامت او دوخته کشی و شیوه شهرآشوبی، مانند جامه عاشق افزود تا اینکه یکی از ناکامان شده باشد، هر روز به خیل عشاق ناکامش می برد و او هم نارسیس را محکوم عشق او شکایتش را به یکی از خدایان می کند تا عاشق روی خود باشد. بدین شکل که نارسیس وقتی چهره می خود را در آب چشمه دید، یک دل نه صد دل دلباخته خود شد؛ آنقدر اش در آب به شب و شب را به امید روشنایی به که روز را به دیدن چهره رساند که از خواب و خور افتاد و جان سپرد. در کنار چشمه و صبح می در محلی که نارسیس جان سپرد، گلی زیبا و خوشبو رویید که از آن روز همه آن را به نام نارسیس «گل نرگس به فارسی» می شناسند. ردپای ای شناسی نیز به شکل ویژه نارسیس نه تنها در ادبیات، بلکه در روان شود. اختالل شخصیت خودشیفته که با نام اختالل شخصیت دیده می است. ای شود، برگرفته از این داستان افسانه نارسیستیک شناخته می های درونی، شناختی اختالل شخصیت، مجموعه یا الگویی پایدار از دریافت و هیجانی و همچنین بروز رفتارها است که منجر به اختالل در زندگی فرد اختالالت B شود. اختالل شخصیت خودشیفته در خوشه یا اطرافیان می
توان در رفتار، کردار و گفتار فرد گیرد و شواهد آن را می شخصیت قرار می ای احساس برتری نسبت مبتال به آن یافت. این افراد به طرز غیر معقوالنه پنداری دارند و از طرف دیگر به دنبال تحسین و به دیگران و خود مهم توجه ویژه مخاطبین خود هستند. شخص خودشیفته انتظار دارد که حتی علیرغم عدم وجود دستاورد قابل توجه، باالتر از دیگران دیده شود ای توسط روزگار، دست خدا یا هر های ویژه کند که موهبت و احساس می قدرت بزرگتر به او بخشیده شده است. به همین جهت، نگاه از باال به پایین و برخورد متکبرانه و غیر فروتنانه از رفتارهای شایعی است که در شود. به عبارت دیگر، فرد خودشیفته از خودشیفتگان به وفور دیده می هیچ فرصتی برای اثبات برتری خود نسبت به دیگران، فروگذار نخواهد کرد. به عنوان مثال شخصیت جی گتسبی در رمان گتسبی بزرگ نوشته اسکات فیتز جرالد را در نظر بگیرید. گتسبی نه تنها خود را به عنوان یک شخص بیند بلکه تصویری نمادین و پرطمطراق از خود به دست معمولی نمی های فاخر و دهد تا تحسین همگان را بر انگیزد. برگزاری میهمانی می نمایش ثروت و قدرت، همه و همه در راستای شنیدن تحسین دیگران ارزند. البته یادآوری این مسئله هستند و در غیر اینصورت پشیزی نمی خالی از لطف نیست که اختالل شخصیت نمایشی نیز در همین خوشه هایی گیرد و ممکن است با وجود تفاوت از اختالالت شخصیت قرار می ها که بین شخصیت نمایشی و خودشیفته وجود دارد، برخی از عالئم آن های مشابهی داشته باشند. مصداق به دنبال این رویکرد رفتاری در افراد خودشیفته، این افراد در معرض مشکالتی نیز هستند. خودشیفتگان در صورت عدم دریافت نوازش مناسب (برخورد فیزیکی، زبانی و ... مناسب از دیدگاه خودشان) ناشکیبا و شوند و به همین جهت در روابط بین فردی دچار مشکالت خشمگین می گردند. این دسته از افراد ممکن است برای بزرگ نشان دادن عدیده می خود دست به تحقیر دستاورد یا حتی شخصیت افراد دیگر نیز بزنند.
arefeh.yaghoobi
70
المللے مجله فارسے زبان بین مجله پـــــــل،
Powered by FlippingBook