POL Magazine no. 27 GEORGIA

لذتی به نام استقالل نویسنده: دکتر ریحانه سیگارچی های ‌ دکتــرای روانشناسی و درمانگر تخصصی در حوزه کودک، اختالالت دوران کودکی، والدین و فرزندپروری

یک لحظه به کودکی خود بازگردید و آن زمانی را تصور کنید که والدینتان به شما اجازه انجام کاری را دادند که تا قبل از آن برای شما ممنوع بود، ترین حالت شاید کاری مثل حمام رفتن به تنهایی یا پیاده رفتن ‌ در ساده به سمت مدرسه! در آن لحظه شک ندارم که حسی از شور و اشتیاق در ایم. ‌ مان موج زده و حال و هوایی شبیه به رهایی و پرواز داشته ‌ همگی چقدر این لحظات شیرین هستند، زمانی که ما به عنوان کودک وارد شویم، چرا که تا قبل از آن در سایه ‌ ای جدید از احساس رهایی می ‌ تجربه گذاریم و ‌ والد در حال حرکت بودیم و االن کمی پایمان را از آن بیرون می گوید. لذت نابی به نام استقالل. ‌ دنیایی جدیدی به ما خوش آمد می اش ‌ کودک انسان از لحظه تولد به دنبال استقالل یافتن است، اولین تجربه در قطع شدن بند ناف از مادر است، او دیگر نقطه اتصال جسمی به کسی ندارد، او دوست ندارد تا آخر عمر در بغل والد باشد، پس بدنش او را وادار گیرد تا به تنهایی از پس ‌ کند، دستانش کم کم قدرت می ‌ به راه رفتن می شود تا بتواند بدون حضور ‌ خود بر بیاید و ذهنش کم کم از والد جدا می والد حل مسئله کند. واقعا زیباست که نوزادی کامال وابسته، کم کم شود. اما در این حین ممکن است ‌ تبدیل به انسانی کامال مستقل می این روال به همین سادگی پیش نرود و نوزاد وابسته ما تصمیم بگیرد هایش او ‌ که همچنان وابسته بماند و یا حتی والد مضطرب ما با اضطراب را محکوم به وابستگی کند. نوزاد انسان مشتاقانه تمایل به رهایی دارد ولی والد مضطرب مشتاقانه تمایل به وابستگی دارد و درست در این نقطه است که انتخاب بین رهایی و یا چسبندگی کار را برای کودک سخت کند! ‌ می نیاز به استقالل، نیازی اساسی ها ‌ های قبلی مرتبط با این بحث را مطالعه نکردید، حتما به آن ‌ اگر مقاله سری بزنید تا با اهمیت نیاز شناسی بیشتر آشنا شوید، در شماره قبلی به نیاز امنیت پرداختیم که از مهمترین نیازهای کودک است و در اینجا 2 پردازیم، نیاز به استقالل. اگر دقت کنید کودک ‌ به نیاز مهمی دیگر می ای که تازه قدرت صحبت کردن پیدا کرده است از واژه های «من» و ‌ ساله گذارد کسی جای او کاری انجام ‌ کند، او حتی نمی ‌ «نه» به شدت استفاده می کند حتی اگر آسیب ‌ های جدید آماده می ‌ دهد و خودش را مدام برای تجربه ببیند و دردش بگیرد. او تازه با حس رهایی راه رفتن آشنا شده است و به قدرت نه گفتن مجهز شده است پس چرا باید متوقف شود؟ او به هر سالگی 2 یابی در کودکان از ‌ های استقالل ‌ گوید! اولین رگه ‌ ای بله می ‌ تجربه شود و این روند تا آخر عمر با او همراه است، هر لحظه از محدود ‌ نمایان می ها عبور کند. او مدام ‌ شود و آماده است که از محدودیت ‌ شدن کالفه می دهد که من به دنبال رهایی هستم ولی از آنجایی ‌ این پیام را به والد می تواند اجازه رهایی کامل را به او بدهد برای او ‌ که به طور منطقی والد نمی های احتمالی محافظت کند. ‌ کند تا بتواند او را از آسیب ‌ قوانینی وضع می این روشی کامال درست است و فرزندپروری با اعمال قوانینی مهربانانه، بخش است و هم برای کودک. اما مشکل زمانی آغاز ‌ هم برای والد لذت های طبیعی کودک ‌ شود که والد در تالش برای محدود کردن استقالل ‌ می

یابی ‌ است و یا کودک به لحاظ شخصیتی تمایلی به کنجکاوی و استقالل تواند به روش فرزندپروری بازگردد که در ‌ ندارد. (البته این مورد هم می مقاالت آینده به آن خواهیم پرداخت). کند به جای کودک ‌ مشکل زمانی جدی می شود که والد مدام سعی می زندگی کند، به جای او به او غذا دهد، جای او حرف بزند، جای او تصمیم ای به نام استقالل دارد و برای رشد کردن و ‌ بگیرد و... کودک در خود دانه شکوفا شدن به تجربه کردن استقالل نیاز دارد، اما والد این نیاز کودک را کند که با چنین کارهایی او را شامل محبت خود ‌ گیرد و فکر می ‌ نادیده می کند تا بهتر رشد کند. اما متاسفانه نه تنها به ‌ دهد و به او کمک می ‌ قرار می روح خواهد ‌ شود بلکه دانه درون کودک هم خشک و بی ‌ کودک کمکی نمی های ‌ یابی ندارد و تمام مسئولیت ‌ شد و دیگر او هم تمایلی برای استقالل ترین راه کار این است، به کودک اجازه دهید در کنار شما، تجربه ‌ ساده اش را ‌ استقالل داشته باشد. به او کمک کنید یاد بگیرد تا کارهای شخصی به تنهایی انجام بدهد، خودش غذا بخورد حتی اگر کامل و تمیز نخورد، خودش هایش را بپوشد و... به او اجازه دهید تا تصمیماتی بگیرد، رنگ لباس، ‌ لباس های اجتماعی ‌ انتخاب میوه مورد عالقه و... او را آماده کنید تا در موقعیت حضور پیدا کند، خریدی کوچک کند، با دوستانش وقت بگذراند و... کند و ‌ کودک زمانی که احساس استقالل کند، اعتماد به نفسش رشد می تواند به خود و وجود خود احساس ارزشمندی داشته باشد. والد آگاه، ‌ می کند ‌ سنجد و کودک را مطلع می ‌ در حین استقالل دهی، جوانب خطر را می گیر ‌ کند. گاهی والد سهل ‌ ای که الزم است هوشیارانه اقدام می ‌ و در لحظه شود. برای ‌ دهد، اشتباه گرفته می ‌ با والدی که به کودکش استقالل می ها ‌ معنی است، مراقبتی در کار نیست و تمامی راه ‌ گیر خطر بی ‌ والد سهل برای تجربه کودک باز است و بدون هیچ هوشیاری، اما والد آگاه شرایط را دارد و ‌ های اول را بر می ‌ دهد، در کنار او قدم ‌ سنجد، به کودک آموزش می ‌ می دهد. ‌ کم کم به او اجازه رهایی می روش فرزندپروری در پرورش استقالل بسیار مهم است، زمانی که گیرانه و همراه با امر و نهی مداوم باشد، نیاز به استقالل ‌ فرزندپروری سخت شود تا فقط ‌ بیند، چرا که کودک تبدیل به یک ماشین کوکی می ‌ آسیب می به والد بله بگوید و از خود اختیاری ندارد و از سمت دیگر، فرزندپروری هایی دست ‌ گیر، هیچ قواعد و قانونی ندارد و کودک مدام با تجربه ‌ سهل های جبران نشدنی را ‌ کند که در پی آن ممکن است آسیب ‌ و پنجه نرم می به دوش بکشد. همیشه میانه و تعادل بهترین شیوه است، فرزندپروری دهد و هم از او مراقبت ‌ دموکراتیک، هم اجازه تجربه استقالل را به کودک می دهد. توانایی مستقل ‌ کند و هم او را آموزش می ‌ کند، هم او را رها می ‌ می شدن، بر ارزشمندی خود و اعتماد به نفس، بر عزت نفس و کفایتمندی گذارد و کودک برای اینکه مسیر پر پیچ و خم زندگی را به سالمت ‌ تاثیر می طی کند، به این ابزارها نیازمند است. خواهد. ‌ اش را از دستان والد می ‌ زندگی وظیفه من به عنوان والد چیست؟

67

www . polmagazine . com

Powered by