شما کتاب «هر آنچه که از زندگی مسالمت آمیز با سرطان اید. انگیزه و هدف شما برای نوشتن این آموختم» را منتشر کرده کتاب چه بود؟ من به تحقیق و تدریس عالقه زیادی دارم. ابتال به سرطان برای من مانند یک چالش بود. زمانی که توانستم بر ترسم از سرطان غلبه کنم، خودم را با تغییرات ناشی از آن هماهنگ کردم. من شروع به تحقیق درباره این مهمان ناخوانده کردم. متأسفانه، های زیادی پیرامون سرطان وجود اطالعات نادرست و افسانه دارد. هنگامی که در حال جستجوی اطالعات بودم، مطمئن نبودم که کدام اطالعات واقعی و کدام افسانه است. مرز بین این دو بسیار مبهم بود. با این حال، از منابع علمی معتبر مانند پزشک متخصص سرطان، متخصص تغذیه، همسرم که محقق سرطان است و همچنین اینترنت به اطالعات دست پیدا کردم. احساس کردم این اطالعات کافی نیست و همواره این سوال در ذهنم می بود که چرا من به سرطان مبتال شدم. به این نتیجه رسیدم که شاید رسالتی دارم و آن این است که تمام اطالعات علمی را از زبان فردی که خود به این بیماری مبتال شده، به دیگران منتقل کنم. هدف من این بود که خوانندگانم را از سردرگمی نجات دهم و تجربیاتم را با صداقت به اشتراک بگذارم. در کتابی که نوشتم، های مختلف، تمام تجربیاتم در زمینه تغذیه سالم، ورزش های مواجهه با ترس و استرس، ارتباط با طبیعت، تکنیک های رسیدن به آرامش ذهنی در زمان مدیتیشن، ماساژ و راه سرطان را به اشتراک گذاشتم. همچنین نکات مفیدی را برای ها و اطرافیان بیماران قرار دادم تا بدانند چگونه با چنین خانواده خبر ترسناکی برخورد و عزیزان خود را حمایت کنند. این کتاب ها و تنها درباره سرطان نیست؛ بلکه درباره مواجهه با چالش کمک به خود و دیگران در این مسیر است. اگر بخواهید یک بخش موردعالقه از کتاب خود را انتخاب کنید، کدام بخش خواهد بود و چرا؟ انتخاب یک بخش از کتابم بسیار دشوار است؛ زیرا هر فصل برای ام. ها را خلق کرده من مانند فرزندانم هستند که با تالش فراوان آن ها تفاوت دارد؛ زیرا نویسنده مجبور بوده این کتاب با سایر کتاب های فیزیکی و روحی فراوان همه چیز را با نهایت صداقت با تالش های خود را دارد؛ اما اگر مجبور روی کاغذ بیاورد. هر بخش زیبایی باشم بخشی را انتخاب کنم، فصل پانزدهم و شانزدهم را انتخاب کنم که به هم مرتبط هستند. این دو فصل مروری بر سفر من می دهد که چگونه سرطان برای من یک با سرطان است و نشان می تولد دوباره بود. تصور عمومی این است که با سرطان ضعیف تر شدم. سرطان تر و با شهامت شویم؛ اما من برعکس، قوی می طور کل تغییر داد. وقتی به من گفتند نگرش و طرز تفکر من را به احتمال بازگشت سرطان وجود دارد، ابتدا ناامید شدم؛ چون فکر درمانی و رادیوتراپی همه چیز تمام شده است. کردم با شیمی می ساعت درگیری درونی، دوباره خودم را محکم و پایدار 24 پس از هایی که به من کمک کرد، کتاب «تو نگه داشتم. یکی از کتاب اندیشی» از «جوزف مورفی» بود. این کتاب همان هستی که می به من یاد داد که ذهن بر بدن کنترل دارد و من توانستم تصور ام، بیمار بودن را از ذهنم دور کنم. با وجود سرطان پیشرفته وقتی عالئم جدیدی مثل درد استخوان یا سردرد شدید داشتم، مجبور بودم آزمایشات سخت و دردناکی انجام دهم. در لحظاتی
گرفتم، تنها پیکر قرار می های غول شد و در دستگاه که داروهای رادیواکتیو تزریق می تر از کردم این بود که من دیگر بیمار نیستم و بسیار قوی چیزی که به آن فکر می قبل هستم. در فصل پانزدهم و شانزدهم این کتاب، به معنای واقعی این تجربیات کنم. را نوشتم و به آن افتخار می خواهید از طریق کتاب به خوانندگان منتقل کنید چیست؟ ترین پیامی که می مهم امید، ایمان و انگیزه است. ایمان به خودمان که بسیار توانمند هستیم و قدرت نهایت ها بی خودمان که از خداوند دریافت کردیم را باید باور کنیم. قدرت ما انسان چیز در درون ما وجود دارد. ما بدنی هوشمند داریم و نباید بیرون از است و همه خواهم به خوانندگانم بگویم که قوی و با خودمان به دنبال چیزی بگردیم. من می توانند. هدفم ها هم می شهامت باشند، نترسند و باور کنند اگر من توانستم، آن این است که خوانندگان پس از خواندن این کتاب بگویند: «اگر مریم توانست، من ای ناب به خوانندگانم بدهم. خواهم انگیزه توانم.» در واقع، می هم می اید؟ ها و بازخوردهایی از خوانندگان کتاب خود دریافت کرده چه واکنش العاده بود. به ویژه ارتباطاتی که با خریداران کتاب ها واقعا فوق بازخوردها و واکنش برقرار کردم، باعث شد که برای خودمان یک خانواده تشکیل دهیم. نظرات دوستان دهد این کتاب مملو از امید به زندگی است که با موضوع روانشناس من نشان می زند. این سرطان تضاد دارد. واقعا این امید در تمام صفحات و کلمات کتاب موج می کتاب به دخترانی که مادرانشان دچار سرطان شده بودند، به عنوان هدیه روز مادر اهدا شده است. من به عنوان یک مادر و همچنین یک بیمار سرطان، توانستم خودم را از موقعیت بیمار جدا کنم و در جایگاه اطرافیان قرار بگیرم تا نشان دهم توانند به عزیزانشان کمک کنند. چگونه می تواند تمام خانواده و اطرافیان را شوکه کند و موجب تغییر رفتارهایشان سرطان می شود. به همین دلیل بخشی از کتاب را به نکات و توضیحات مهم برای اطرافیان تواند در بهبود و تقویت روحیه بیمار مؤثر باشد. بسیار اختصاص دادم که می آور است که کتابی درباره بیماری تا این حد مورد توجه قرار گرفته است و شگفت بابت این دستاورد بسیار شاکرم. بسیاری از خوانندگان که کتاب را خوانده و صفحه اند که تغییرات ظاهری ناشی از سرطان، کنند، گزارش داده اینستاگرام را دنبال می شان شده است. آور نیست؛ بلکه یادآور قدرت و اراده برایشان نه تنها عذاب
65
www . polmagazine . com
Powered by FlippingBook