POL Magazine No. 30 UK

1

www . polmagazine . com

2

المللے ‌ مجله فارسے زبان بین مجله پـــــــل،

3

www . polmagazine . com

4

المللے ‌ مجله فارسے زبان بین مجله پـــــــل،

5

www . polmagazine . com

6

المللے ‌ مجله فارسے زبان بین مجله پـــــــل،

7

www . polmagazine . com

In the name the creator of all beauties, Hello The number thirty symbolizes a stage in life that many people consider to be a period of maturity, evolution, and the attainment of new perspectives. The 30th edition of Pol magazine represents the growth we have achieved together. Each issue is like a page of the book of our and yours lives, and now at this point, we are more energized than ever ready for the next chapters. In this issue, as always, we paid special attention to the world of fashion. You will also read conversations with successful activists in various fields who have fascinating stories of their efforts, perseverance and successes. As the release of the 30th issue of Pol coincides with the arrival of autumn, it’s fitting to remind ourselves that "a yellow leaf falls to make way for a new one!" As autumn arrives, the colors and atmosphere of everything in nature transform; leaves fall, the air gets cooler, and it feels as though we embrace a greater sense of peace in life. So we join you on this journey of change and renewal with the newest issue of Pol magazine. Stay connected with Pol...

ها، سالم ‌ به نام خالق تمام زیبایی ‌ ای از زندگی است که بسیاری آن را دوره ‌ عدد سی همیشه یادآور نقطه امین جلد از مجله ‌ دانند. سی ‌ بلوغ، تکامل و دستیابی به بینشی جدید می ایم. هر جلد آن همانند ‌ پُل نیز نمایانگر رشدی است که با شما طی کرده تر از ‌ یک برگ از دفتر زندگی ما و شماست و حاال در این نقطه، پُرانرژی ایم. ‌ های بعدی آماده ‌ همیشه برای فصل در این شماره هم مثل همیشه توجهی ویژه به دنیای مد و فشن داشتیم. های مختلف را خواهید ‌ وگوهایی با فعاالن موفق در زمینه ‌ همچنین گفت هایشان دارند. ‌ هایی جذاب از تالش، پشتکار و موفقیت ‌ خواند که داستان پُل، همزمان شده با شروع فصل پاییز، ‌ مجله ‌ از آنجا که انتشار نسخه سی افتد تا جای نو باز شود!». ‌ خالی از لطف نیست که یادآور شویم «برگ زرد می درواقع با فرا رسیدن پاییز، همه چیز در طبیعت رنگ و بویی متفاوت ‌ شود و انگار آرامش ‌ تر می ‌ ریزند، هوا خنک ‌ ها می ‌ گیرد؛ برگ ‌ به خود می کنیم. به همین ترتیب، ما هم با جدیدترین ‌ بیشتری را در زندگی لمس می پل، در این مسیر تغییر و تازه شدن همراه شما هستیم. ‌ شماره مجله با پل، در ارتباطیم...

8

المللے ‌ مجله فارسے زبان بین مجله پـــــــل،

مصاحبه اختصاصی پُل با سیاوش جاللی (سیجل) و بهزاد داور پناه (لیتو) مصاحبه اختصاصی با آراد مصاحبه اختصاصی با مریم نجیب مردانلو تاریخچه برند Ralph Lauren ترین رویداد صنعت مد ‌ همه چیز درباره بزرگترین و مهم Fashion Week

6

30

20

www. polmagazine .com info@polmagazine.com

22

polmagazine polmagazine polmagazine

26

28

صاحبه اختصاصی با گران ‌ یاسمن شیشه تاریخچه طرح پلنگی در دنیای مد از ضیافت طراحان و ستارگان تا مراسم خیریه Met Gala مصاحبه اختصاصی با فرهاد و فرزاد زندی انقالب در بازار جواهرات Pandora هنر ادغام سنت و نوآوری Hublot مالک برند مستر شمعدون مهدی محمد بیگی انگیز ‌ کشف تحوالت شگفت NYX فرش ابریشم دستباف قم با نوید اکرادی تاریخچه برند ایتالیایی Alfa Romeo های ماه در یک نگاه ‌ برترین Radio Javan

32

34 36

38

42

POL MAGAZINE

POL CANADA Franchise Manager POL Canada Inc. 4388 Rue Saint-Denis, Suite 200 #165, Montreal, QC, Canada, H2J 2L1 +1 438 802 92 92 canada@polmagazine.com polcanada POL GEORGIA Franchise Manager POL Georgia 65 Shalva Nutsubidze St, Tbilisi 0186 +995 322 000 445 georgia@polmagazine.com polgeorgia_ POL ENGLAND Franchise Manager POL England Derby Way Bury BL9 0NJ England +44 738 3720 270 uk@polmagazine.com polmagazineuk POL QATAR Franchise Manager POL Qatar No. 96, Alsana St., Banihajar, Alrayan,Qatar +974 55 35 0090 qatar@polmagazine.com polqatar

Editor in chief & Art Director Ava Nazari ava@polmagazine.com Editorial Director & Author Sahar Zamani sahar@polmagazine.com

44

46

48

Video Manager Ali Sadeghi ali@polmagazine.com

50

Seo Expert Hadi Khanahmadlou

52

Social Media Manager Mahsid Farokhi

54

Author Sepideh Shafeghat, Parastoo Tavakoli

56 60

Radio Javan Party طراحی داخلی پایدار واال بازیار اش سر برود! ‌ بگذار کمی حوصله با ریحانه سیگارچی جستاری در باب افسردگی با دکتر عارفه یعقوبی اندیشی ‌ خرافه مثبت با علیرضا خیرالهی Geek & Nerd کشف قدرت سنگ درمانی راهی برای بهبود کیفیت زندگی

Graphic Designer Maryam Sharifi, Roya Movahed

62

POL USA Editor In Chief Pouyan Torabi pouyan@radiojavan.com Managing Editor Masih Ferdosian masih@radiojavan.com Behnam Parvin behnam@radiojavan.com Music Editor Araz Panahi araz@radiojavan.com Events Editor Poriya Moazzami poriya@radiojavan.com +1 888 735 28 26 www. radiojavan .com

64

66

68 70

معرفی پنج فیلم اکشن برتر های اعتیاد به موبایل ‌ نشانه بهترین زمان خوردن ناهار پنیر با انواع شیر مختلف | کارگاه پنیرشناسی

72 74 76 78

9

www . polmagazine . com

behzadleito

10

المللے ‌ مجله فارسے زبان بین مجله پـــــــل،

sijalofficial

مصاحبه اختصاصی با سیاوش جاللی (سیجل) و بهزاد داور پناه (لیتو) 2024 به بهانه تور کنسرت جهانی

های سیجل و لیتو در ‌ از روزهایی که اولین همکاری موسیقی رپ فارسی شنیده شد تا به امروز، این دو های فراوانی را پشت سر ‌ ها و موفقیت ‌ هنرمند چالش ها تجربه، دو ستاره موسیقی ‌ اند. حاال پس از سال ‌ گذاشته اند تا تور بزرگ ‌ رپ فارسی، دست در دست هم داده کنسرت «اومدیم تو شهر» را برگزار کنند. تور مشترکی که نویدبخش لحظات ناب و پرانرژی برای طرفدارانشان است. در این مصاحبه به بررسی خاطرات روند کاری، ها و مزایای کار انفرادی و گروهی و همچنین دیگر ‌ چالش ایم. ‌ هایشان خارج از صنعت موسیقی پرداخته ‌ فعالیت شان در یک مهمانی در دبی تا ‌ ها درباره نحوه آشنایی ‌ آن های سولو و همچنین ‌ و پروژه Z7 کارهایشان در زدبازی، شان را شکل ‌ ای ‌ ای که مسیر حرفه ‌ تصمیمات کلیدی داده، با ما صحبت کردند. برای درک بهتر داستان این دو سوپر استار، با ما همراه باشید.

11

www . polmagazine . com

شما دو نفر اولین بار کجا با هم آشنا شدید؟ چطور شد که با هم همکاری کردید؟ در یک مهمانی در دبی با ۲۰۱۱ یا ۲۰۱۰ اگر اشتباه نکنم، من و بهزاد سال سیاوش: هم آشنا شدیم که اتفاقا «سیاوش قمیشی» هم آنجا بود. بهزاد گفت که من رپ کنم و بعد از آن با هم رفت و آمد کردیم. واقعا استعدادی که من در بهزاد ‌ کار می کنم اولین همکاری ما «زاخار نامه» و «نکنی باور» ‌ العاده بود. فکر می ‌ دیدم، خارق بود. اتفاقا یک داستان جالبی هم که وجود دارد، این است که بهزاد تکه اول آهنگ را نوشته بود و خیلی هم ملودی خوشگل و زیبایی داشت. این آهنگ یک نقطه عطف شد. از آنجا به بعد هم، بهزاد مارکت را واقعا تکه و پاره کرد! کار ما با هم ادامه های خیلی موفقی داشتیم و ادامه دادیم. ‌ پیدا کرد، پروژه من سیجل را اولین بار در یک مهمانی دیدم. جالب اینجاست که من اصال بهزاد: خواستم به آن مهمانی بروم؛ چون بیشتر حالت مهمانی خانوادگی داشت. پدر ‌ نمی خواهیم بیرون برویم. اگر دوست داری، با ما بیا.» من ‌ و مادرم گفتند: «ما امشب می اس!» ‌ کننده ‌ هایتان همیشه کسل ‌ هم گفتم: «نه بابا، حوصله ندارم! شما مهمانی ساله بودم، حاال دقیقا یادم نیست کمتر یا بیشتر. خالصه به آنجا ۱۸ یا ۱۷ حدود رفتم و سیجل را دیدم. کلی خوشحال شدم، با هم صحبت کردیم و از آنجا داستان دقیقه ۵ ما شروع شد. دانشگاه من دقیقا نزدیک محل کار سیاوش بود و شاید و قهوه ‌ پیاده فاصله داشتیم. همین شد که چند باری با هم قرار گذاشتیم، غذا کم کارهای خودمان را به هم نشان دادیم. البته بیشتر من کارهایم ‌ خوردیم و کم مان شروع شد. ‌ جا بود که همکاری ‌ دادم و خوشش آمد. از همان ‌ را به او نشان می

سال ۵ یا ۴ ً کنم حدودا ‌ : مسیر اولیه زدبازی که فکر می سیاوش طول کشید، بدین شکل پیش رفت: هر آهنگی که هر کدام از ما کردیم، با همکاری دو یا سه نفر بود. از یک جایی به بعد، ‌ منتشر می زدبازی تبدیل به یک گروه شد و اسمش را گذاشتیم برای زمانی توان گفت که گروه ‌ شدند. نمی ‌ که همه اعضا دور هم جمع می همیشه فعال بوده است؛ چون هر یک از اعضا به تنهایی مشغول به کارهای سولو (تکی) خودشان بودند و مسیرهای متفاوتی را کنیم و از یک ‌ سال است که کار می ۲۰ کردند. به هر حال ‌ دنبال می جایی به این نتیجه رسیدیم که هر وقت همه کنار هم جمع شدیم و آهنگی منتشر کردیم، آن آهنگ را با نام زدبازی عرضه کنیم. وگرنه کافی، موفقیت و اعتبار خودشان را دارند ‌ هر یک از اعضا به اندازه کنم ‌ و لزومی ندارد که همه همیشه در گروه فعال باشند. فکر نمی توان گفت که ‌ زدبازی از این نظر تغییر زیادی کرده باشد. البته نمی وقت تغییری رخ نخواهد داد؛ اما فعال روند به همین شکل ‌ هیچ های ‌ هم چون من، سپهر و رضا همکاری Z7 ادامه دارد. در مورد های ‌ خود آهنگ ‌ نفری ۵۰۰۰ های ‌ زیادی داشتیم و بعد از کنسرت های ما را به ‌ مشترک زیادی منتشر کردیم، خیلی از مردم آهنگ شناختند. به همین دلیل تصمیم گرفتیم تیم ‌ اسم زدبازی می Z7 ای که داشتیم را دوباره برندسازی کنیم و اسمش را ‌ هفت نفره ای از زدبازی بود. ‌ بگذاریم. این هم به نوعی زیرمجموعه

صحبت کنید؟ Z7 کمی درباره فعالیت حال حاضر زدبازی و یک یا دو Z7 ماه بود که ما با گروه ۱۰ یا ۸ یک دوره خیلی کوتاه بود. فقط بهزاد: تا کنسرت گذاشتیم و متاسفانه دیگر تمام شد. خیلی هم آن دوره به ما خوش . Fresh های باحالی هم درآمد؛ مثل بیزینس و ‌ گذشت و موزیک

12

المللے ‌ مجله فارسے زبان بین مجله پـــــــل،

سیاوش جان همکاری با گروه زدبازی چقدر روی کارتان تاثیر داشت؟ ویژه اگر بخواهم بیشتر ‌ گروه زدبازی همیشه یک گروه جالب بوده؛ به ای ‌ العاده ‌ روی رپرهای گروه تمرکز کنم. هرچند که همیشه صدای فوق خوانند ‌ داشتیم و این خیلی موثر بود؛ اما وقتی به پنج نفری که رپ می های مختلفی ‌ قوت ‌ ها هر کدام نقطه ‌ شود. آن ‌ نگاه کنیم، خیلی جالب می ها بیشتر بر عهده من بود، ‌ پردازی ‌ داشتند. مثال در ابتدا بسیاری از ایده های علیرضا خیلی برجسته بود. ‌ صدای مهراد تاثیرگذار بود، تولید و تنظیم هایی که داشتیم، من بیشتر جنبه احساسی کارها را پوشش ‌ جدا از ورس طرفی دو تا از بهترین رپرهای تاریخ ایران، یعنی سامان و سهراب ‌ دادم. از ‌ می را داشتیم که هم در گنگستا رپ و هم رپ احساسی عالی بودند و هر دو های خاصی ‌ دادند. علیرضا هم چاشنی ‌ ها را به خوبی پوشش می ‌ این سبک ها باعث ‌ کرد. همه این ‌ طور کلی کارها را تکمیل می ‌ کرد که به ‌ به کار اضافه می تر ‌ های مختلف قوی ‌ شد که ما از یکدیگر یاد بگیریم و به مرور در زمینه کردم تا ببینم بقیه ‌ شویم. من خودم همیشه کسی بودم که خیلی نگاه می کنند و این باعث شد خیلی چیزها یاد بگیرم. مطمئنم که هر ‌ چه کار می کدام از ما، از دیگری یاد گرفته است. این هم یکی از دالیل موفقیت کارهای انفرادی هر یک از اعضا است. واقعا تاثیر زیادی داشتیم؛ چون توانستیم از های مختلف خودمان را تقویت کنیم. ‌ هم الهام بگیریم و در شاخه

دقیقا چه اتفاقی افتاد که تصمیم گرفتید راهتان را از گروه زدبازی جدا کرده و به صورت انفرادی فعالیت کنید؟ دادند؛ ‌ همیشه افراد گروه به طور انفرادی به کار خود ادامه می سیاوش: اما در دو سال اخیر، من تمرکز و وقتم را بیشتر روی کارهای تکی گذاشتم. ها هم در این کارها حضور داشتند؛ اما به دلیل شرایط مختلف ‌ البته بچه و تمرکزهای متفاوت در هر برهه زمانی، بیشتر روی کار سولو (تکی) خودم تمرکز کردم. این تصمیم از آنجایی شکل گرفت که من همیشه نقش دادم. از یک جایی به بعد ‌ پررنگی در گروه داشتم و خیلی از کارها را انجام می های شخصی خودم تمرکز کنم. ‌ تصمیم گرفتم بیشتر روی پروژه کند. من هم که خب ‌ تر کار می ‌ چند وقتی است که سیاوش انفرادی بهزاد: از اول خیلی سولو بودم و االن بیشتر هم شده است. این تصمیم چگونه و چقدر روی روند کاری شما تأثیر گذاشت؟ آیا کنید تصمیم درستی بود؟ ‌ احساس می کنم این تصمیم خیلی درستی بود. ‌ با توجه به شرایط، فکر می سیاوش: تجربیات جدیدی بدست آوردم و فرصت داشتم تا کارهایم را بهبود کنم سیجل هم به عنوان یک آرتیست، در این دو سال ‌ بخشم. فکر می هستم. در نهایت هر کدام ‌ تر شده و از این بابت خیلی راضی ‌ خیلی برجسته از ما اگر به صورت فردی پیشرفت کنیم، قطعا تاثیر مثبتی روی کارهای مان هم خواهد داشت. ‌ گروهی طور ‌ طور مشخص تصمیم نگرفتم. این ‌ واقعیت این است که من به بهزاد: نبود که من بگویم زدبازی تمام شود یا نه. این موضوع به شکل اتفاقی و من نگذاشت؛ چون من از قبل ‌ طبیعی رخ داد و تأثیر زیادی هم روی حرفه کردم و همیشه کارهایم را به تنهایی ‌ صورت انفرادی کار می ‌ هم بیشتر به دادم. ‌ انجام می

ها چقدر بر سبک ‌ همکاری با هم و دیگر رپرها چگونه است؟ این همکاری گذارد؟ ‌ و محتوای موسیقی شما تاثیر می های ‌ من در این دو سال، بیشتر با هنرمندان و وکالیست سیاوش: ام تا با رپرها. البته همکاری با رپرها هم بوده؛ از ‌ مختلف همکاری کرده ها از سمت ‌ های قدیمی. اگر همکاری ‌ جمله همکاری با نسل جدید و بچه من بوده، بیشتر به دلیل ویژن و تصویری بوده که برای آهنگم داشتم و های ‌ توانند کمک کنند. پروژه ‌ کردم می ‌ ام که فکر می ‌ با کسانی صحبت کرده ها انجام شده، بیشتر به خاطر روابط و به قول ‌ دیگری هم که از طرف بچه هایی که داریم بوده است. ما بین خودمان یک ‌ معروف بده بستون داند آلبوم یا کارش چه مسیری ‌ هماهنگی خوبی هم داریم که هرکس می را باید طی کند. من همکاری کردن را خیلی دوست دارم. شاید آهنگ تکی داشته باشم؛ بهزاد: اما خیلی دوست دارم بقیه هم روی موزیکم باشند. دلیلش هم این است که شود. ‌ تر می ‌ آورند و به نظر من کار جذاب ‌ ها سلیقه خودشان را روی کار می ‌ آن

13

www . polmagazine . com

های کار به صورت انفرادی در مقایسه با ‌ به نظر شما بزرگترین چالش فعالیت در یک گروه چیست؟ توانید ‌ طلبد. با اینکه می ‌ : کار انفرادی کمی زمان و کار بیشتری می سیاوش های دیگر هم استفاده کنید؛ اما به هر ‌ فیت دهید و از رپرها و خواننده شود. با این حال من از این ‌ ها و کار بیشتر می ‌ نویسی ‌ حال تعداد ورس (معتاد به کار) هستم و حتی Workaholic برم؛ چون ‌ حجم کار لذت می ساعت کار ۸ بدون تعطیالت آخر هفته، روزانه به صورت ماشینی حدود شانس بودم که با ‌ کنم. از طرفی در این مسیر جدید، خیلی خوش ‌ می کننده من است و «فرید ایمانی» که در ‌ » که تهیه honor افرادی مثل «علی کند آشنا شدم. در نهایت با اینکه حجم کار ‌ میکس و مسترینگ کمک می تر شده است؛ چون هدف و ‌ بیشتر شده؛ اما برای من از یک جهت آسان کند و وقتی هدف ‌ تر است. طرز کار هرکس با دیگری فرق می ‌ مسیرم واضح توان پیش رفت. با این حال نباید در کار گم ‌ تر می ‌ مشخص باشد، راحت کند تا ‌ شد و همیشه باید نظر دیگران را هم بگیریم. این نظرات کمک می های مختلف استفاده کنیم. ‌ در طرز فکر خود گیر نکنیم و بتوانیم از دیدگاه کنید، دست و بالتان خیلی بازتر است. هر تصمیمی ‌ وقتی تنها کار می بهزاد: دهید؛ اما با گروه مدام باید مشورت کنید. از ‌ که بگیرید، آن را انجام می کنید، هرکس مسئولیت یک بخش از پروژه را بر ‌ طرفی وقتی با گروه کار می تر است. ‌ عهده دارد و کار کمی برایتان راحت ها همکاری کنید؟ ‌ آیا کسانی هستند که دوست داشته باشید در آینده با آن بله که هست! همیشه هنرمندانی هستند که دوست داشته سیاوش: ها مجاز هستند. در ‌ ها کار کنم؛ اما متاسفانه یکی دو تا از آن ‌ باشم با آن مارکت پاپ خودمان هم هنوز مقدور نشده تا با خیلی از کسانی که های مناسب، ‌ شود در موقعیت ‌ کنم می ‌ خواهم کار کنم. فکر می ‌ می های باحالی تولید کرد. ‌ پروژه من تا جایی که توانستم، با هرکسی که دوست داشتم تا به حال بهزاد: ها هنوز کار ‌ % یک سری رپرها هستند که با آن ۱۰۰ همکاری کردم. با این حال نکردم و دوست دارم کار کنم.

های دیگری دارید؟ ‌ شما بجز موزیک و رپ چه بیزینس لیسانس مهندسی ‌ من با توجه به اینکه لیسانس شیمی و فوق سیاوش: سال در یک شرکت خدمات نفتی در بخش ۱۰ فرایند دارم، اوایل به مدت های دیجیتال مشغول بودم. من در آن شرکت هم موفق ‌ حل ‌ افزار و راه ‌ نرم بودم و به موقعیت خوبی دست یافته بودم؛ اما حجم کار خیلی زیاد شده های موسیقی هم به شدت باال رفته بود. در نتیجه ‌ بود. از طرفی فعالیت اوج برسم. ‌ تصمیم گرفتم یکی از این دو را انتخاب کنم تا بتوانم به نقطه انتخاب من موسیقی بود. حاال در کنار موسیقی، به انجام تمام کارهایی طور جانبی با موسیقی مرتبط هستند (از جمله تولید، کمک به دیگر ‌ که به پردازم. ‌ های بازاریابی) هم می ‌ هنرمندان و فعالیت تمام شغل اصلی من موزیک است. شاید در آینده بخواهم وارد بهزاد: های دیگر هم شوم؛ ولی فعال فقط موزیک! ‌ زمینه کنید؟ ‌ کنید با طرفداران خود ارتباط صمیمی را حفظ ‌ چگونه سعی می ها ‌ کنم در اینستاگرام فعال باشم و بعضی وقت ‌ من سعی می سیاوش: دهم. ‌ کنم یا اگر الزم باشد جواب بلند می ‌ دهم، الیک می ‌ جواب کوتاهی می کنم خودم باشم و ‌ کنم این رابطه حفظ شود. سعی می ‌ اینطوری سعی می سال، ۲۰ خودم را گم نکنم. به قول معروف خاکی بمانم و سعی کنم بعد از موزیکی را ارائه دهم که هنوز هم جدید باشد و حرفی برای گفتن داشته باشد. مخاطبین هم بگویند: «دم ما گرم که پای سیجل ایستادیم و هنوز دهد!» ‌ دارد ادامه می کنم در اینستاگرام مدام استوری بگذارم یا در یوتوب ‌ سعی می بهزاد: ها حس نزدیکی به من را حس کنند. در کنسرت ‌ پادکست درست کنم تا آن بینم. ‌ ها را می ‌ هم که از نزدیک آن

14

المللے ‌ مجله فارسے زبان بین مجله پـــــــل،

رپ فارسی چیست؟ ۴ نظرتان راجع به نسل هنرمندان بسیار خوبی داشت که واقعا بزرگ بودند و ۴ نسل سیاوش: کارهای قابل توجهی انجام دادند. چیزی که برای من جالب است، این است العاده، واقعا چند نفرشان در طول زمان باقی ‌ که از بین این هنرمندان فوق تر است. ‌ خواهند ماند. به نظر من، معروف ماندن از معروف شدن سخت تواند سخت باشد؛ اما ماندن در ‌ طور که دوست شدن با کسی می ‌ همان به ویژه ۴ برانگیزتر است. نسل ‌ این موقعیت و حفظ شهرت واقعا چالش های ‌ بود و تأثیر زیادی بر موسیقی گذاشت. خیلی از بچه ‌ یک نسل قوی ها باعث شد که کارهای بسیار خوب ‌ قدیمی به آن پیوستند و این همکاری و مثبتی خلق شود.

صورت انفرادی در کارهای خود ‌ حاال که شما دو نفر هر کدام به هایی به دست آوردید، چرا تصمیم گرفتید با هم همکاری کنید ‌ موفقیت و تور کنسرت مشترک برگزار کنید؟ کنیم و همیشه پشت ‌ سال است که با هم کار می ۱۴ من و بهزاد سیاوش: هم بودیم. االن دوباره برگشتیم تا این تور جدید را انجام دهیم. این تور با ریزی مفصل طراحی شده و چندین ماه برایش زمان ‌ فرمت جدید و برنامه گذاشته شده است. ما هر کدام برای بهتر شدن برنامه، از نقاط قوت خود کنیم. درواقع این ترکیب و ارتباطی بود که از لحاظ اجرایی فکر ‌ استفاده می کردیم. زمانی که ‌ تواند موفق باشد؛ چون یکدیگر را تکمیل می ‌ کردیم می این تصمیم را گرفتیم، هر دو در یک خط فکری بودیم و زمان مناسبی برای ما بود که این ترکیب و برنامه جدید را انجام دهیم. ما یک ارتباط عجیبی با هم داریم؛ چون از همان روز اول خیلی هوای بهزاد: من را داشت. من هم سعی کردم تا جایی که توانستم، با داداشم سیجل باشم و صد خود را برایش بگذارم. برای همین خیلی حس نزدیکی به او تر بتوانیم با هم کار کنیم و تور مشترک ‌ دارم و این باعث شده تا راحت توانستم انجام دهم؛ ‌ تر می ‌ بگذاریم. شاید این کار را با بقیه رپرها سخت برای اینکه آن حس نزدیکی خیلی زیاد را نداشتم.

آیا هیچوقت حس رقابت بین شما دو نفر وجود داشته یا در گذشته کنید؟ ‌ اختالفی با هم داشتید؟ چطور این اختالفات را حل می سال اگر کسی بگوید که هیچ اختالفی نبوده، به نظر ۱۴ در طی سیاوش: من دزدی بوده است (با خنده)! شاید یکی دو بار اختالفات بیشتر شد؛ اما ما همیشه تالش کردیم که این اختالفات، به رقابت سالم و مثبت تبدیل شود که هر کدام به مسیرهای جداگانه ‌ شود. گاهی اختالفات باعث می تر به هم برگردیم. مثال ‌ بروند؛ اما بعد از مدتی دلتنگ شویم و بهتر و قوی هایی مثل ‌ با بهزاد بعد از مدتی که کار نکرده بودیم، توانستیم با آهنگ » و «بیزینس» شروعی بسیار قوی داشته باشیم. Fresh «اومدم تو شهر» ،« ها باعث شد که بعد از همکاری با بهزاد در «اومدم تو شهر» ‌ این تجربه دوباره به شکلی برجسته به بازار برگردیم. درنهایت فاصله گرفتن از هم و شود ‌ سپس صحبت کردن (نگذاریم چیزی در دلمان جمع شود) باعث می که اختالفات حل شود. کند، ‌ رقابت نیست؛ ولی وقتی سیاوش یک آهنگ خوب منتشر می بهزاد: کنم که از سمت خودم آهنگ خوبی ارائه کنم. این ‌ من هم تالش می دهد. وقتی ‌ ای است که به من می ‌ احساس رقابت نیست، بلکه انگیزه طور ‌ گیرم تا بهتر باشم. من به ‌ کند، من هم انگیزه می ‌ سیاوش خوب کار می کلی آدم اهل رقابت با دیگران نیستم و بیشتر دوست دارم با خودم رقابت کنم. شاید در ورزش کمی رقابتی باشم؛ اما در موسیقی اینطور نیست. اختالف هم بله، در گذشته داشتیم؛ ولی با صحبت کردن معموال حل شده ‌. است. مثال با هم یک دوران یک یا دو ساله کار نکردیم؛ ولی خب حل شد

شما دو نفر از اعضای گروه زدبازی هستید که هنوز هم هواداران زیادی اعضای این گروه چیست؟ ‌ دارد. نظرتان در مورد تجدید دیدار دوباره ببینید واقعا تجدید دیدار ضروری نیست؛ چون ما در واقع سیاوش: سالگی با ۱۷ دوستان بسیار قدیمی هستیم. ما اعضای گروه زدبازی از شود که با هم ارتباط داریم. ‌ سال می ۲۰ ً هم دوست هستیم؛ یعنی تقریبا گذراندیم. بهزاد ‌ ها را با هم می ‌ خیلی از ما همکالسی بودیم و آخر هفته سال بعد به جمع ما پیوست و ۲ - ۳ ساله بود، یعنی ۱۴ کنم ‌ هم فکر می ها همیشه پابرجاست و همه با هم در ‌ ما خیلی با هم زندگی کردیم. رابطه آید؛ ولی تجدید ‌ ها اختالف نظر پیش می ‌ ارتباط هستیم. حاال بعضی وقت هستیم. برادر و ‌ قدر ضروری نیست؛ چون ما واقعا مثل خانواده ‌ دیدار آن خواهری که تجدید دیدارشان واقعا معنای زیادی ندارد. ما همیشه برای ها با هم در ارتباط هستیم. گاهی اوقات بیشتر و گاهی ‌ کارهای قبلی و پروژه کنیم. ‌ کمتر؛ اما به طور کلی به این رابطه به عنوان یک خانواده نگاه می دانم ‌ بودم. نمی Z7 من که هیچوقت در گروه زدبازی نبودم و در گروه بهزاد: بینم، فکر ‌ چه اتفاقی قرار است برای این گروه بیفتد؛ ولی اینجور که االن می کنم فعال به اسم زدبازی کسی کاری انجام دهد. ‌ نمی

15

www . polmagazine . com

، آیا ترس از اینکه ممکن است ‌ و شهرت خود ‌ با توجه به موفقیت کند که در خلق آثارتان ‌ خود را از دست دهید، شما را وادار می ‌ محبوبیت کارتر عمل کنید؟ ‌ محافظه به نظر من روزی که آدم بخواهد از ترس کم شدن شهرت یا عشق سیاوش: ۱۰۰ مردم، خود را سانسور کند و در قالبی محدود قرار دهد، روزی است که درصد آن اتفاق خواهد افتاد! من بیشتر از هر چیزی همیشه دوست دارم سعی کنم از خودم چیز خوبی بسازم تا دیگران هم از آن لذت ببرند و انرژی توانم بگویم که هیچوقت هیچ تصمیم هنری یا موسیقی را بر ‌ بگیرند. می ام؛ چون ترس از این داستان و فکر کردن به ‌ اساس این داستان نگرفته کنند، بدترین چیز است. از روز اول دلیلی که ‌ اینکه دیگران چه فکر می طرفداران با شما همراه شدند، طرز فکر و شیوه شما و آن ارتباطی بود که بین ام در این مسیر پیش بروم. ‌ شما وجود داشت. من هم همیشه سعی کرده تر که بودم کمتر؛ اما ‌ کاری هستم. شاید بچه ‌ من کال آدم محافظه بهزاد: کنم؛ اما ‌ روم. البته ریسک هم می ‌ کارانه پیش می ‌ معموال خیلی محافظه کنم! ‌ محافظه کارانه ریسک می کنید نسل ‌ شما در مسیر موسیقی رپ فارسی تأثیرگذار بودید. فکر می توانند از تجربیات شما استفاده کنند؟ آیا ‌ جدید رپرهای ایرانی چطور می قصد دارید در آینده به هنرمندان جوان کمک کنید؟ کنم که نه فقط در رپ فارسی، بلکه در موسیقی پاپ ایران ‌ من فکر می سیاوش: های امروزی پاپ و حتی مجاز، ‌ هم تاثیرگذار بودیم. همین طور که خواننده کنند که هیچ جای دنیا این کار را ‌ های چند سیالبی استفاده می ‌ از قافیه کنند. شروع اصلی این موضوع هم به نظر من با گروه زدبازی بود. برای ‌ نمی کمک به هنرمندان هم چندین سال است که هر سال دو پروژه را تقبل کنم، هزینه میکس و مستر را ‌ ها را با دوستانم تولید می ‌ کنم. آهنگ ‌ می دهم. معموال ‌ کنم و طراحی کاور را نیز انجام می ‌ کنم، پخش می ‌ پرداخت می ای ‌ کنم که تازه شروع کرده یا هنرمندی که به مرحله ‌ یک هنرمند را انتخاب می رسیده است و نیاز به یک فرصت دارد. این کار را چندین سال است که توانم به جامعه برگردانم ‌ ترین کمکی است که می ‌ دهم؛ زیرا کوچک ‌ انجام می ام. امیدوارم که بتوانم این روند را ادامه دهم. ‌ و همیشه از این کار لذت برده ها امسال ‌ ام؛ برخی از آن ‌ های خوبی با هنرمندان با استعداد داشته ‌ تجربه اند و برخی همچنان در تالش هستند. ‌ ترکوندند، برخی دیگر کنار کشیده های زیادی ‌ کنم و همکاری ‌ من با رپرهای جدید االن خیلی کار می بهزاد: روند. ‌ ها خودشان االن دیگر در رپ خیلی بزرگ شدند و جلو می ‌ داشتیم. آن کنم. ‌ تر کارها می ‌ % با جوان ۱۰۰ در آینده هم

المللی همکاری کنید؟ ‌ آیا به فکر این هستید که در آینده با هنرمندان بین پرسند و خیلی از هنرمندان ‌ ها می ‌ این سوالی است که خیلی سیاوش: المللی هستند. همکاری دو ‌ مند به همکاری با هنرمندان بین ‌ عالقه ها ‌ افتد که آن ‌ هنرمند بسیار معروف با جایگاه جهانی، زمانی اتفاق می گذارند. متاسفانه به دلیل ‌ های خود را را برای یک آهنگ بزرگ می ‌ بهترین پذیرند که ‌ المللی و معروف، معموال نمی ‌ شرایط فعلی ایران، هنرمندان بین هایشان را به زبان فارسی یا هر زبان دیگری که برایشان زبان ‌ بهترین آهنگ بینم؛ ‌ مادری نیست بخوانند. من خودم سود آنچنانی از این قضیه نمی ام. ‌ کند که کار خیلی عجیبی انجام داده ‌ چون به قول معروف من را ارضا نمی ها به من ‌ های درجه دو و سه آن ‌ اگر خیلی معروف باشند، همیشه آهنگ و شنوندگان ماهیانه Spotify رسد. با این حال یک نکته مثبت آن به ‌ می شود. این رقابت میان هنرمندان وجود ‌ ) مربوط می Monthly listeners( خواهد در سطحی باال قرار گیرد. من هم اگر بتوانم کاری ‌ دارد و هرکس می تواند به نفعم باشد؛ اما تا زمانی که ‌ هوشمندانه و زیرکانه انجام دهم، می المللی واقعی در سطح جهانی برای من فراهم نشود، به ‌ های بین ‌ همکاری آید که این قضیه تاثیر زیادی داشته باشد. ‌ نظر نمی آید! اما اینجوری هم نیستم که تمام هدف و تصمیم ‌ واال بدم نمی بهزاد: خودم را فقط برای این کار بگذارم.

16

المللے ‌ مجله فارسے زبان بین مجله پـــــــل،

ای برای تولید آلبوم مشترک در آینده دارید؟ ‌ آیا برنامه ها ‌ های هم خیلی زیاد بودیم؛ حاال بعضی ‌ ما همیشه در آلبوم سیاوش: ها خیلی بیشتر. تا به امروز حرفی زده نشده که این کار را ‌ کمتر و بعضی انجام دهیم. با این حال بعد از رزونانس و کارهای بهزاد، چرا که نه! همیشه تواند خیلی جالب باشد. ‌ ای بوده و می ‌ ترکیب طالیی و برنده راستش فعال نه. بهزاد:

کنیدموسیقی ‌ نظرتان درباره موسیقی ز یرزمینی در ایران چیست؟ آیا فکر می شود؟ ‌ زیرزمینی هنوز به عنوان یک بخش از رپ فارسی شناخته می تا وقتی که رپ در جامعه ایران به عنوان موسیقی مجاز نباشد سیاوش: و نتواند کنسرت برگزار کند، من تعریفش را در هر سطحی هم که باشد، ای از ‌ گذارم. حاال فرقی ندارد که در چه درجه ‌ هنوز موسیقی زیرزمینی می محبوبیت یا معروفیت باشید. برای همین من کال موسیقی رپ را زیرزمینی ها، خیلی ‌ های مجاز هستند که تازگی ‌ دانم. البته یکسری از خواننده ‌ می کنم که شاید رپ از این دریچه کمی از ‌ خوانند. فکر می ‌ نزدیک به رپ می حالت زیرزمینی خارج شود. شود ‌ رپ فارسی در ایران هنوز هم زیرزمینی است؛ برای اینکه نمی بهزاد: کنسرت گذاشت. المللی برد؟ ‌ توان موسیقی رپ فارسی را به سطح بین ‌ از نظر شماچگونهمی شود! اگر منظور ‌ ها سوال می ‌ این یک چیزی است که خیلی وقت سیاوش: المللی است، به نظر من استاندارد موزیک رپ ایران از خیلی ‌ استاندارد بین از کشورهای دیگر باالتر است و واقعا در دنیا حرفی برای گفتن دارد. چون دهم. حتی ‌ ها گوش می ‌ کنم و به موزیک ‌ من خودم انگلیسی صحبت می تر باشد. اگر ‌ توانم بگویم که شاید از موزیک فرانسه و... خیلی قوی ‌ می های دنیا گوش دهند، من ‌ المللی این است که تمام آدم ‌ منظورتان از بین المللی باشد. مثال رپر آلمانی ‌ شناسم که آنقدر بین ‌ هیچ رپری را واقعا نمی اینگونه باشد؛ اما موسیقی آن در جامعه Pitbull یا فرانسوی. حاال شاید شود. رپ کالم دارد و بیشتر باید در کشور ‌ رپرها، خیلی رپ حساب نمی خودش، برای مردم خودش حرفی برای گفتن داشته باشد. نباشد و در Credit Card ً تا وقتی که ایران آزاد نباشد، یعنی در آن مثال بهزاد: های کالن رد و بدل کرد، بین المللی نخواهد شد. به نظر ‌ بازارش نتوان پول من باید خیلی بازارش بزرگتر شود و پول بیشتری جاری باشد. های آینده خود بگویید؟ ‌ ها و پروژه ‌ از برنامه من در حال کار روی آلبوم کوتاه و سولو به اسم «رزونانس» سیاوش: شود. ‌ های خیلی باحالی کار می ‌ هستم که درش با هنرمندان و وکالیست قطعه خواهد داشت که سینگل اول آن اول مهر ماه ۶ یا ۵ این آلبوم بیرون خواهد آمد. این آلبوم به آن سیجلی که خودم خیلی بهش نزدیک کنم خیلی آلبوم باحالی شود. ‌ هستم و دوست دارم، نزدیک است و فکر می هم دارم. فعال که Single Track من که به تازگی آلبوم دادم؛ اما چند تا بهزاد: بیشتر درگیر کنسرت هستم.

کنید رپ فارسی هویت و ویژگی منحصر به فردی نسبت به ‌ آیا فکر می ها دارد؟ ‌ سایر ملیت ترین چیزی که رپ فارسی دارد، این است که ‌ به نظر من جالب سیاوش: دیگر با ‌ برعکس بقیه کشورهای دنیا، شروع آن توسط گروه ما یا هنرمندان توان گفت یک آهنگی از چیزهای باحال در ‌ موزیک اعتراضی نبود. یعنی می کنم رپ فارسی تنها موزیکی ‌ گفت. فکر می ‌ جامعه بود و حتی از خوشی می ای را عادی کرد و یکسری ‌ بود که در میان کشورهای دنیا، زبان محاوره توان گفت که تا قبل از انقالب ‌ کلمات رکیک را در موزیک آورد. واقعا می و حتی قبل از شروع رپ (به خصوص توسط زدبازی) این کلمات خیلی از ترین فرقش، آوردن طرز ‌ کنم بزرگ ‌ موزیک جدا بودند. بنابراین فکر می فکری بود که موزیک فقط عشقی یا اعتراضی نیست؛ بلکه زندگی و صحبت ما است. ‌ روزمره تر (زمان سروش هیچکس و...) ‌ تا حدودی بله. البته به نظرم رپ قدیمی بهزاد: بیشتر هویت داشت و االن یک مقداری موزیک دارد شبیه آن طرف شود، خب عادی هم است دیگر. خود من از کسانی هستم که از طریق ‌ می گیرم. ‌ اینستاگرام خیلی از آن طرف تاثیر می

17

www . polmagazine . com

هایی که منتشر کردید، آیا هیچوقت احساس ‌ با توجه به تعداد زیاد آهنگ بست رسیده است؟ چطور با این مشکل ‌ تان به بن ‌ کردید که خالقیت مواجه شدید؟ کنم زمانی که خالقیتم بیشترین بن بست را داشت، ‌ بله. فکر می سیاوش: » بود. در آن زمان کارهای نفتی من هم ۲ در آلبوم «پیر شدیم ولی بزرگ نه کنم خالقیت را با عادی ماندن حفظ کنم و در ‌ خیلی زیاد بود. من سعی می ها را نگاه کنم، با همه قشرها در ‌ جامعه باشم. مثال اینکه مترو بروم و آدم بار و رستوران صحبت کنم و به قول معروف خودم را تافته جدا بافته نکنم. ها ‌ درواقع در چهارچوب خاصی نباشم و حس بگیرم؛ چون همین حس محتوای موزیک است. ماه کار کند ۳ - ۲ خورد، نباید ‌ %. مواقعی که آدم به بن بست می ۱۰۰ بله بهزاد: و بعد دوباره برگردد.

اید ‌ ای که در این چند سال اخیر درمورد خود شنیده ‌ ترین شایعه ‌ عجیب چه بوده است؟ گفتند با رژیم و حکومت هستم؛ چون من ‌ اینکه به هر دلیلی می سیاوش: الورود هستم و اصال ایران نبودم. البته ‌ سال است که ممنوع ۱۳ حدود هیچوقت بابت این موضوع غر نزدم؛ چون قبول کردم. من دوست دارم که های هم داخل و هم خارج کشور خوشحال باشند و اتفاقات خوب ‌ ایرانی کند. خب این چیزی بود که کمی من را اذیت ‌ داخل ایران هم خوشحالم می های ایران ‌ هم کرد؛ چون من کسی هستم که سردسته خیلی از جنبش توان مشروب خورد و دختر و پسر ‌ بودم؛ مثال گفتم زندگی خوب است، می توانند دور هم خوش گذرانی کنند. به خاطر همین چیزها و به عنوان ‌ می معرفتی بود و ‌ تواند ایران برود، به نظرم کمی بی ‌ سال است نمی ۱۳ کسی که هستند. ‌ شایعه بدی بود. ولی باز هم مهم نیست و خدا را شکر مردم فهمیده اینکه من به حکومت وصل هستم. بهزاد:

خود را مانند بهزاد در یوتیوب ‌ ای دارید که فعالیت ‌ سیاوش جان آیا برنامه دنبال کنید؟ کنم و خیلی خودم را یوتیوبر ‌ من در یوتیوب محتوای زیادی تولید نمی کنم که یوتیوبر بودن و هنرمند بودن، گاهی با هم ‌ دانم. احساس می ‌ نمی توانند به معروفیت کمک کنند؛ اما یوتیوبر ‌ تناقض دارند. با اینکه هر دو می بودن ممکن است به وجهه هنرمند آسیب بزند و بالعکس. با این حال چند باری که در یوتیوب فعالیت کردم، هیچ سانسوری در کار نبود و سعی کردم خودم باشم و کارهای جدیدی انجام دهم.

18

المللے ‌ مجله فارسے زبان بین مجله پـــــــل،

بهزاد جان با توجه به اینکه تعداد زیادی از مخاطبان شما جوانان و کنید توجه ‌ نوجوانان هستند، چقدر به محتوایی که در یوتیوب منتشر می جالبی از ارتباط با طرفداران در یوتیوب داشتید؟ ‌ دارید؟ آیا تا به حال تجربه کنم تا جایی که بتوانم، به خصوص در یوتوب واقعی باشم. خیلی ‌ سعی می گویند: «آقا چرا دیگر در ‌ از مواقع پیش آمده است که در خیابان به من می اند. ‌ گذاری؟» و بیشتر به من نزدیک شده ‌ یوتیوب کمتر ویدئو می

ای شما عالقه ‌ هایی از زندگی شخصی یا حرفه ‌ طرفداران به دیدن بخش دارند. در مورد ساخت ویدئوهای مستند یا پشت صحنه برای انتشار در هایی دارید؟ ‌ یوتیوب چه ایده انگیزی است و دوست دارم این پروژه ‌ کار خیلی جالب و هیجان سیاوش: ها یا موضوعات دیگر را به اشتراک ‌ را شروع کنم، مثال پشت صحنه کنسرت ام به ساخت موزیک و کارهای مرتبط ‌ بگذارم؛ اما االن بیشتر وقت روزمره کند. اخیرا هم یک برنامه ‌ ها اختصاص پیدا می ‌ با آن مثل برگزاری کنسرت متفاوت آماده کردیم و این باعث شده زمان کافی برای تولید محتوای های مرتبط ‌ یوتیوب نداشته باشم. بیشتر وقت من به موزیک و فعالیت گذرد؛ اما یوتیوب همیشه یک ایده در ذهنم است که شاید در ‌ با آن می هایی هم دارم که چطور برای یوتیوب محتوا ‌ آینده به آن برسم. حتی ایده تولید کنم؛ اما روزی که بخواهم به طور جدی به یوتیوب بپردازم، احتماال باید با موزیک یا حداقل ساخت آهنگ جدید خداحافظی کنم. من نیاز دارم درصد انجام دهم و برایم خیلی ۱۰۰ کنم را با تمرکز ‌ ای که شروع می ‌ هر پروژه وآمد کنم. من ده سال این تجربه ‌ سخت است که بین این دو حوزه رفت را بین نفت و موزیک داشتم و کافی است. سازیم. ‌ برای تور کنسرت «اومدیم تو شهر» با سیجل مستند می بهزاد:

کنید؟ ‌ بهزاد جان چقدر به یوتوب به عنوان یک منبع مالی نگاه می ۵ کردم؛ اما االن فقط ‌ درصد رویش حساب می ۸۰ الی ۷۰ قبال خیلی و شاید درصد. دوباره به موزیک و کنسرت چسبیدم. ها برای جلب توجه بیشتر استفاده ‌ بعضی از رپرهای مشهور از حاشیه ها به عنوان یک ‌ کنند. آیا شما هم تا به حال به استفاده از حاشیه ‌ می استراتژی فکر کردید؟ اند و اگر به درستی ‌ ها همیشه وجود داشته ‌ حواشی و جنجال سیاوش: توانند خیلی مؤثر باشند. اما من شخصا آدمی ‌ ها استفاده شود، می ‌ از آن نیستم که اهل حاشیه باشم؛ چون حواشی معموال نتیجه منفی دارند. اند. به نظرم ‌ ها که با حاشیه باال آمدند، در مسیر خیلی اذیت شده ‌ خیلی ها چه در سیاست چه در موسیقی، جذاب است ‌ استفاده درست از حاشیه ای است که بیشتر ‌ برند؛ اما شخصیت من به گونه ‌ ها از آن بهره می ‌ و خیلی دوست دارم با کارم صحبت کنم و حرفم را بزنم. من خودم خیلی دوست ندارم به عنوان استراتژی از حاشیه استفاده بهزاد: ای باشد که خیلی طبیعی به وجود آید، خب شاید ‌ کنم؛ اما اگر یک حاشیه ای از آن کرده باشم. در کل دوست ندارم اصال از ‌ من هم یک استفاده حاشیه برای دیده شدن یا هر چیز دیگری استفاده کنم.

19

www . polmagazine . com

ها از شما حمایت ‌ چه پیامی برای طرفداران خود دارید که در این سال اند؟ ‌ کرده ها و شرایط دشوار، ‌ واقعا دمتون گرم که با وجود همه سختی سیاوش: همیشه کنار ما بودید. گاهی اوقات ممکن است مسائل برایتان مبهم بوده باشد؛ اما شما صبورانه ایستادید. بیست سال است که محکم و ‌ قوی همراه ما بودید، یک رابطه دوطرفه بدون طرف مقابل، اصال رابطه ۶۰ شود. خیلی خوشحالم که این نسل ایرانی بعد از دهه ‌ محسوب نمی ) نسلی است که دیدگاه بازی دارد. ۹۰ تا به زودی دهه ۸۰ و ۷۰ (از دهه اتفاقاتی که در موسیقی ما افتاد، هم برای من و هم برای شما، نیازمند هوش اجتماعی باالیی بود تا بفهمند از یک مسیر به مسیر دیگری رفتیم. نظیر ‌ این تمایل به باز شدن درب به دنیای جدید و باز شدن فکر، واقعا بی بود. دم تک تک شما گرم برای عشقی که تا به امروز به من دادید. ها و ‌ واقعا دمتون گرم. دوستتان دارم و امیدوارم که با موزیک بهزاد: ویدئوهای بیشتر، همیشه بتوانم شما را سرگرم نگه دارم و یک روزی از نزدیک بتوانم همه را ببینم و کلی هم عشق و حال کنیم!

سیاوش جان آلبوم «سولوجل» اولین تجربه شما به عنوان یک آرتیست هایی که در تولید این آلبوم داشتید بگویید. ‌ سولو بود. از تجربه و چالش زمان تولید این آلبوم، شرایط بد و عجیب بود و حال من هم چندان خوب خواهم به جزئیات بپردازم؛ اما تصمیم گرفتم برای خروج از وضعیت ‌ نبود. نمی Honor ، موزیک بسازم. به طور تصادفی و شاید قسمت بود که با علی ‌ کنونی آشنا شدم. همزمان با هم نشستیم و استارت کار را زدیم. خیلی چیزها را سازی کرده بودم؛ اما این بار نیاز به یادگیری ‌ گرفتم. قبال هم آهنگ ‌ باید یاد می بیشتری بود. کمک علی باعث شد از این مرحله عبور کنم و پیشرفت کنم. این تجربه واقعا من را باال کشید و بستن یک آلبوم خیلی چیزها به من یاد هایی که گرفتم، بسیار قدردانم. ‌ داد. بابت تمام اتفاقاتی که افتاد و تصمیم سیاوش جان آلبوم «سروتونین» با همکاری «سامی بیگی» توانست دو مگاهیت را در یک آلبوم به ثبت برساند. این همکاری چگونه شکل گرفت و چه چیزی روی موفقیت آلبوم تاثیر داشت؟ هایی که با سامی بیگی داشتم، همه واقعا قوی بودند و مگاهیت ‌ پروژه ای دارد. چیزی که او دارد و باقی خوانندگان ‌ العاده ‌ شدند. سامی صدای خارق پاپ ندارند، این است که از لحاظ روحی خیلی نزدیک به هیپ هاپ است. همین خیلی کمک کننده است. در آهنگ «برگرد» هم که خیلی چالشی بود، توانست یک سامی بگی جدید را نشان دهد و خیلی به نظر من باحال بود. من که همیشه از همکاری با سامی لذت بردم و خواهم برد.

بهزاد جان از ر وند تولید آ لبوم «اسپایسی» برایمان بگویید؟ آیا انتظار داشتید که «اسپایسی» مانند «خاکستری» مورد استقبال مخاطبان قرار گیرد؟ های ‌ برای خودم خیلی جذاب بود و یک سال طول کشید. در آن موزیک خیلی وجود داشت و خیلی برایم خاص بود. آلبوم کاملی Reggaeton قطعه داشت و با هنرمندان زیادی کار کردم. به نظرم طرفداران ۱۶ بود که هم خیلی راضی بودند. به هر حال آلبوم «خاکستری»، کالسیک است. در حال حاضر خودم آلبوم «اسپایسی» را از «خاکستری» و شاید حتی از آلبوم تخس» هم بیشتر دوست دارم. ‌ «بچه

20

المللے ‌ مجله فارسے زبان بین مجله پـــــــل،

مند به ورود به دنیای موسیقی رپ ‌ ای برای جوانانی که عالقه ‌ چه توصیه هستند دارید؟ اول از همه نگویید که فالنی پول داشته و توانسته است! کسی سیاوش: که با پول آمده، فردایش هم با پول رفته است. اول از همه کسانی که موفق هستند را آنالیز کنید و ببینید چرا موفق هستند. قبل از اینکه به تان را درست کنید. رپرهای زیادی ‌ دنبال استایل و تیپ رپی بروید، موزیک شان از من رپرتر است؛ ولی مهم این است که فکرتان، ‌ داریم که قیافه تان چیست. فقط به دنبال ورس و رپ نروید؛ چون رپر ‌ حرفتان و موزیک خوب زیاد است. باید به دنبال آهنگ خوب دادن بروید. برای این هم به خواهید یک روزی ‌ کننده و تنظیم کننده خوب نیاز دارید. اگر هم می ‌ تهیه تان را امتحان کنید و با کسی فیت دهید، تماس نگیرید و نگویید ‌ شانس تا آهنگ بفرستید! چون در آن ۵۰ فرستم؛ اما ‌ من برایت یک آهنگ می بیند، ممکن است ان را پلی کند. در نهایت کارتان را با ‌ لحظه که دارد می فیت دادن باال نیاورید؛ زیرا فقط اسم خودتان باید مهم باشد. فیچرینگ تواند به شما کمک کند. ‌ تنها یک جایی در یک نقطه از کارتان می

سال نظرتان ۵ سال پیش هم با شما مصاحبه کردیم. امروز بعد از ۵ ما درباره مجله پل چیست؟ کنم آن ‌ سال شد؟ ای بابا عجب زود گذشت زمان! فکر می ۵ سیاوش: زمان اوایل شروع کار مجله پُل بود و به نظر من خیلی شیک، تر و تمیز و ای بود. خیلی خوشحالم که در مارکت باقی ماند؛ چون به خصوص در ‌ حرفه رود. ولی کار خوب و ‌ آید و سریع هم می ‌ بخش سرگرمی، همه چیز سریع می شود که بماند. دمتون گرم. امیدوارم که همینطوری محکم ‌ ثبات باعث می و قوی جلو بروید. های باحالی مصاحبه کردید. ‌ خب خیلی پیشرفت کرده و دیدم با آدم بهزاد: تان با دوستم «درسا حسینی» را دیدم. به نظرم خیلی باحال ‌ مثال مصاحبه دهید. امیدوارم که ادامه دهید و بترکونید. ‌ است که این کار را انجام می

سخت کاری و ثبات. یعنی اینکه سیریش باشید! هیچ موقع سعی بهزاد: الی ۵ ، خواهید به جایگاه باال برسید ‌ نکنید که یکدفعه کنار بکشید. اگر می سال از وقت خود را بگذارید. اینجوری نباشد که مثال یکی دو سال کار ۱۰ ساله است. ۱۰ کنید و بعد سرد شوید؛ چون این واقعا یک راه

21

www . polmagazine . com

آراد مصاحبهاختصاصے با

english4persians

«آراد» آموزگار زبان انگلیسی و مقیم انگلستان است. او از بدو ورود به انگلستان، در زمینه آموزش زبان انگلیسی مشغول به کار شد. همچنین ۲۰۰۰ سال پیش فعالیت خود را بر روی یوتوب متمرکز کرد و بیش از ۱۰ از ویدئوی آموزشی را به شکل رایگان روی یوتوب قرار داده است. او بعدها با های ‌ دوره آموزشی مانند آزمون ۲۰ انتشار اپلیکیشن آموزشی خود و ایجاد های مختلف، تالش کرد تا بر روی زندگی همزبانان خود ‌ دریافت گواهینامه کنیم تا خواننده این مصاحبه باشید. ‌ تاثیر مثبت بگذارد. از شما دعوت می چرا رشته زبان انگلیسی را برای تحصیل انتخاب کردید؟ داشتم و جلوی ‌ به یاد دارم، در کودکی وقتی مهمان داشتیم، یک کاغذ برمی کردم که دارم به زبان انگلیسی چیزی ‌ کشیدم و وانمود می ‌ ها دراز می ‌ مهمان گرفتم ‌ کردم، اعتماد به نفس می ‌ هایی که دریافت می ‌ نویسم. از تشویق ‌ می طور در من زنده ماند تا اینکه ‌ شد. این عالقه همین ‌ ام بیشتر می ‌ و عالقه نهایتا خارج از وقت کالس و مدرسه، روی زبان انگلیسی کار کردم. های آموزشی و نحوه تدریس خود برایمان بگویید؟ ‌ لطفا درمورد کالس ریزی ‌ های دانشگاهی که تأکید زیادی بر برنامه ‌ روش من، برخالف روش درسی مشخص دارند، بدون کتاب است. من معتقدم که کتاب برای معلم آموز. معلم باید تمام مطالب را درک کند تا بتواند بر ‌ است، نه برای دانش آموزان، مطالب را به طور مناسب انتقال دهد. یعنی به ‌ اساس نیاز دانش خواهم روی یک موضوع خاص کار ‌ جای اینکه در کالس بگویم امروز می و بش با شاگردانم، کالس را شروع ‌ ها را باز کنید، با خوش ‌ کنم و کتاب شان صحبت کنند تا به ‌ خواهم که از روز گذشته یا صبح ‌ ها می ‌ کنم. از آن ‌ می یک مسئله یا ایراد برسیم. با پیدا کردن این ایراد یا پرسش، موضوع درس کنم. ‌ را مشخص می به نظر شما زبان را بهتر است به صورت حضوری آموخت یا مجازی؟ ام و در ‌ های حضوری و مجازی را داشته ‌ خوشبختانه من تجربه برگزاری کالس ها لزوما نباید حضوری باشند. حتی ‌ نهایت به این نتیجه رسیدم که کالس های حضوری باشند. ‌ توانند بهتر از کالس ‌ های مجازی می ‌ به نظرم کالس تجربه من در آموزش مجازی خالف این باورها را ثابت کرده و مزایای زیادی های مجازی با توجه به امکانات فراوانی که در دسترس ‌ نیز دارد. در کالس ها را جابجا کنیم. نیازی نیست که حضوری ‌ توانیم فایل ‌ داریم، به راحتی می هایشان را به من تحویل دهند. این امکان ‌ در کالس شرکت کنند و نوشته شود تا افرادی که در شهرهای دور هستند و نیاز به هزینه و زمان ‌ باعث می ها ‌ زیادی برای حضور در کالس حضوری دارند، بتوانند به راحتی در کالس توانند به ‌ شرکت کنند. همچنین برای افرادی که فرزند کوچک دارند و نمی حل عالی است. ‌ های مجازی یک راه ‌ کالس حضوری بیایند، کالس

شما به عنوان یک آموزگار زبان انگلیسی، چه رویکردهای آموزشی را دانید و چرا؟ ‌ موثرتر می های آموزشی گذراندیم ‌ ما در دانشگاه واحدهای زیادی را در رابطه با روش و مطالعه کردیم. ما به بررسی مزایا و معایب هر روش پرداختیم تا بفهمیم چرا یک روش خوب یا بد است. یکی از جمالت پرکاربردی که برای کردیم، این بود: «هر ‌ دانشجویان رشته زبان و آموزش زبان استفاده می آموزی منحصر به فرد است.» این جمله به ما یادآوری ‌ موقعیتی و هر دانش توانیم یک روش خاص را به عنوان بهترین روش یادگیری ‌ کرد که نمی ‌ می گاه ‌ های خودم هیچ ‌ زبان تعیین کنیم. با توجه به این اصل، من در آموزش کل به فارسی ‌ های من به ‌ ام. برخی کالس ‌ به یک روش خاص پایبند نبوده ها بر مبنای تصاویر ‌ شدند و برخی دیگر به انگلیسی. برخی کالس ‌ برگزار می ها به دلیل نیازها و شیوه ‌ بودند و برخی دیگر بر مبنای نوشتن. این تفاوت آموزان بود. ‌ یادگیری دانش آموزان خود ‌ چه منابع و ابزارهایی را برای یادگیری زبان انگلیسی به زبان دهید؟ ‌ پیشنهاد می شود. از ‌ های رایجی است که در کار من زیاد مطرح می ‌ این یکی از پرسش نظر من هیچ منبع بدی وجود ندارد که بگویم این کتاب خوب نیست یا توان کار کرد ؛ اما من روش ‌ ها می ‌ کند. با همه کتاب ‌ آن کتاب معجزه می کنم. دلیلش این است که وقتی ‌ خودآموز را به هیچکس پیشنهاد نمی خواهد یک موضوع جدید را یاد بگیرد، یعنی به آن تسلط ندارد. ‌ کسی می توانم به خودم درس بدهم؟ اگر ‌ اگر من به یک زبان تسلط ندارم، چگونه می شود و ‌ اشتباهی در یادگیری داشته باشم، آن اشتباه در ذهن من حک می اصالح آن بسیار سخت خواهد بود. پیشنهادتان برای افرادی که یادگیری زبان برایشان دشوار است چیست؟ کنند در مسیر یادگیری زبان مشکل دارند و ‌ به افرادی که احساس می کنم که یک آموزگار همراه داشته ‌ روند، پیشنهاد می ‌ سخت پیش می تواند چراغ راهی باشد که مسیر یادگیری را برایشان ‌ باشند. این آموزگار می ها را هدایت کند. ‌ هایش آن ‌ روشن کند و با تجربیات و دانسته

22

المللے ‌ مجله فارسے زبان بین مجله پـــــــل،

هایی دارید؟ ‌ زبانان چه چالش ‌ در تدریس زبان انگلیسی به فارسی زبانان و بزرگساالن ‌ سال گذشته به فارسی ۱۰ های من در ‌ بیشتر آموزش ام. ‌ اند. یعنی کالس گروهی نداشته ‌ یک برگزار شده ‌ به ‌ بوده و به صورت یک های ‌ برد و من با چالش ‌ ها را از بین می ‌ این روش خودش بسیاری از چالش ام. برای مثال، وقتی شما در کالسی با نوجوانان بازیگوش ‌ کمتری مواجه بوده ها را به انجام کارهایشان متقاعد ‌ کنید، باید تالش زیادی بکنید تا آن ‌ کار می آیند و قدر ‌ کنم که خودجوش به کالس می ‌ کنید؛ اما من با بزرگساالنی کار می ها خودجوش ‌ دانند. تدریس به بزرگساالن مزایای زیادی دارد. آن ‌ کالس را می های کمتری ‌ شود که چالش ‌ و متعهد به یادگیری هستند و این باعث می داشته باشیم. ای باعث شد تا این حجم از محتوا را در یوتوب تولید کنید؟ ‌ چه انگیزه های من ابتدا در انگلستان به صورت حضوری بود. بسیاری از ‌ آموزش شدند، ‌ آموزان من مهاجر بودند و وقتی به شهرهای دیگر منتقل می ‌ دانش ها شرکت کنند. همچنین دوستان و آشنایان ‌ توانستند در کالس ‌ دیگر نمی خوردند. ‌ هایی حسرت می ‌ ها در کشورهای دیگر از داشتن چنین کالس ‌ آن هایم را فراتر ‌ این بازخوردها باعث شد به فکر راهی بیفتم که بتوانم آموزش های زمانی و مکانی ارائه دهم. در نهایت پاسخ این چالش ‌ از محدودیت هایم روی یوتوب، این امکان فراهم شد که ‌ یوتوب بود. با قرار دادن آموزش های من دسترسی داشته باشد. ‌ هر کسی در هر جای دنیا به آموزش های دیگر هم فعالیت دارید؟ ‌ در زمینه ‌ آیا بجز تدریس زبان در نقاشی، موسیقی، نگهداری و تولید نهال و درختکاری هم فعالیت دارم. های خود در زمینه درختکاری و نگهداری گیاهان برایمان بگویید؟ ‌ از فعالیت ای نقل مکان کردیم که پدر و مادرم ‌ وقتی پنج یا شش ساله بودم، به خانه نهال کاشت. ۱۰ کنند. در آن زمان پدرم جلوی خانه ‌ هنوز هم در آن زندگی می ها ‌ شدند یا آن ‌ توانستیم مراقب باشیم، دزدیده می ‌ ها هر شب که ما نمی ‌ آن ها محافظت ‌ شکستند. وظیفه من و دیگر برادرانم این بود که از نهال ‌ را می کاریم تا درختان بمانند» و این ‌ گفت: «ما آنقدر می ‌ کنیم. پدرم همیشه می درخت ۱۰ اش خیلی جالب بود. در نهایت ما توانستیم ‌ روحیه جنگجویانه را در جلو خانه پرورش دهیم. این تجربه، در من عالقه به درختکاری و ها را ایجاد کرد. چند سال پیش وقتی در انگلستان بودم و ‌ مراقبت از درخت ای عجیب را آغاز کنم. من ‌ توانستم درختکاری کنم، تصمیم گرفتم پروژه ‌ نمی کند. ‌ روز روی زمین زندگی می ۱۴۶۰۰ سالگی ۴۰ فکر کردم که هر فرد تا سن خواهم به شکرانه این روزها، در کشورم درخت بکارم. با این ایده ‌ من هم می شروع کردم و با وجود مشکالت و کرونا، توانستم در این پنج سال تعداد نهال میوه را در کشور بکارم. البته این پروژه به پایان نرسیده و من ۱۶۶۴۹ تری در سر دارم. این مسیر ادامه خواهد داشت و حتما آن را ‌ پروژه بزرگ ادامه خواهم داد. و تئوری گواهینامه توضیح دهید؟ life in the UK های ‌ لطفا درباره آزمون های مربوط ‌ های آماده شدن برای هر آزمونی، مطالعه کتاب ‌ یکی از راه خود، ‌ و تئوری گواهینامه life in the UK به آن است. من نیز برای آزمون های مربوطه را مطالعه کردم و در آزمون شرکت کردم. برای من این ‌ کتاب ها بسیار ساده بودند؛ اما تجربه شاگردانم متفاوت بود. تالش کردم ‌ آزمون خودمان توضیح دهم. همچنین با ‌ تا مطالب را به زبان ساده و مادری های هوشمند فراهم ‌ های آموزشی و امکاناتی که گوشی ‌ استفاده از تکنیک ها فقط محدود به آزمون ‌ ها را ارائه دادم. البته این دوره ‌ کنند، این آموزش ‌ می ، گواهینامه کامیون، B1 و گواهینامه ماشین نبود. آزمون life in the UK شدند. ‌ اتوبوس، موتور و حتی دوره اپراتور بیل مکانیکی را نیز شامل می

های ‌ باالیی که دارید، چه نکاتی را برای موفقیت در آزمون ‌ با توجه به تجربه کنید؟ ‌ زبانانپیشنهادمی ‌ زبان انگلیسی به فارسی های زبان انگلیسی، تمرکز و استرس ما معموال ‌ در هر آزمونی از جمله آزمون شود. ‌ ها و نقاط ضعف است و این باعث ایجاد استرس می ‌ بر روی ندانسته ای که باید به آن توجه کرد این است که یک آزمون تنها بخش کوچکی ‌ نکته ها معموال یک چهارچوب مشخص ‌ از کل زبان است و نه کل زبان. آزمون ای خاص عملکرد خوبی داشته ‌ رود که در محدوده ‌ دارند و از ما انتظار می دانیم توجه ‌ هایی که نمی ‌ باشیم. به همین دلیل به جای اینکه به قسمت کنیم و استرس داشته باشیم، باید بر روی این که آزمون فقط یک سطح از کند و نه کل دریا تمرکز کنیم. ‌ دانش ما را آزمایش می هایی باید داشته باشد؟ ‌ به نظر شما معلم زبان انگلیسی خوب چه ویژگی ترین ویژگی هنر انتقال مطلب است. برخی افراد وقتی صحبت ‌ مهم نشینند. این ویژگی است که یک فرد را به یک آموزگار ‌ کنند، به دل می ‌ می کند. درست است که تسلط بر مطلب و داشتن حوصله ‌ خوب تبدیل می ها به تنهایی کافی ‌ های ضروری یک آموزگار است؛ اما این ‌ کافی از ویژگی ها ‌ نیستند. همه ما به زبان مادری خود تسلط داریم و در بسیاری از زمینه کنیم؛ اما این امر ما را تبدیل به یک آموزگار خوب ‌ و راحت صحبت می ‌ ساده کند. برای تبدیل شدن به یک آموزگار موفق، هنر انتقال مطلب باید ‌ نمی در اولویت باشد. وقتی این هنر وجود داشته باشد، مطالب بهتر در ذهن نشیند. ‌ آموز می ‌ زبان تان در زمینه آموزش زبان و ترجمه چیست؟ ‌ ها و اهداف آینده ‌ برنامه کنم، ‌ برنامه و هدف که زیاد دارم؛ اما برنامه بعدی که االن دارم روی آن کار می ها برای ایرانیان مقیم هلند است. ‌ ایجاد یک سری آموزش و دوره نظرتان درباره مجله پُل چیست؟ اند یا در ‌ ای موفق بوده ‌ پردازد که در هر زمینه ‌ این مجله به معرفی افرادی می حال تالش برای موفقیت هستند. این بسیار عالی است. معرفی و توجه شود. این تأثیر مثبت ‌ ها، موجب قدردانی و ایجاد انگیزه می ‌ به فعالیت تواند برای کسانی که در تالش هستند، بسیار مفید باشد. مثال اگر من ‌ می امروز در حال تالش برای موفقیت باشم و احساس کنم که ممکن است گوید ‌ ای مانند مجله پل به من می ‌ ای نداشته باشد، وقتی مجله ‌ نتیجه هایم دیده شده و مورد توجه قرار گرفته است، این موضوع ‌ که فعالیت تواند انگیزه و اعتماد به نفس من را به طور قابل توجهی افزایش دهد و ‌ می تر کند تا مسیرم را ادامه دهم. ‌ مرا مصمم

23

www . polmagazine . com

مریم نجیب مردانلو مصاحبه اختصاصی با living_beyond_bigc

در تهران است و ۱۳۴۵ «مریم نجیب مردانلو» متولد مرداد در حال حاضر به همراه همسر و دو پسرش در لندن زندگی آموخته زبان انگلیسی است، در زمینه ‌ کند. او که دانش ‌ می شناسی تحصیالت خود را در ایران به اتمام ‌ مترجمی و زبان رساند. مریم سابقه کارهای اداری و همکاری با اتباع خارجه را در های ‌ ایران دارد؛ اما بعد از مهاجرت به بریتانیا، در دانشگاه دوره مختلفی را برای ترجمه شفاهی گذراند. سپس به کار تدریس، ترجمه شفاهی و همچنین کارهای خیریه مشغول شد. مریم بعد از ابتال سرطان، به عنوان مشوق سالمت جسم و روح نیز کنیم تا خواننده این مصاحبه ‌ فعالیت دارد. شما را دعوت می جذاب و خواندنی باشید.

اید و در آن لحظه ‌ چطور متوجه شدید به سرطان مبتال شده چه واکنش و احساسی داشتید؟ ها، احساس ‌ بعد از کشف واکسن کرونا و رفع محدودیت گشت؛ اما ‌ خوبی داشتم. همه چیز داشت به حالت عادی برمی آموزان ‌ هنوز مشکالتی وجود داشت. مثل نگران بودن دانش ام هم ‌ شان که باعث اضطراب من و خانواده ‌ و امتحانات شده بود. از طرفی فشارهای کرونا باعث شده بود که یکی های شخصی ‌ های من کنسل شود و من تست ‌ از ماموگرافی خودم را فراموش کنم. پسر کوچکم «رادین» برای کاهش استرس، به من پیشنهاد یک حمام طوالنی را داد که با نور بخش همراه بود. در این حمام، ناگهان ‌ شمع و موزیک آرامش ام دارم. بعد از ‌ متوجه شدم که یک غده سخت در ناحیه سینه ها و آزمایشات به سرعت انجام ‌ تماس با دکتر، تمامی تست شد. پزشک ماموگرافی به من گفت که سرطان پیشرفته دارم که به غدد لنفاوی هم سرایت کرده است. این خبر برای من کردم. این ‌ مثل یک سیلی محکم بود و احساس خفگی می ام بود. ‌ ترین لحظات زندگی ‌ ترین و تاریک ‌ لحظه یکی از تلخ

های خود در مواجهه با سرطان روبرو شدید؟ ‌ چگونه با احساسات و ترس ابتال به سرطان مانند از دست دادن یک عزیز است و شما به نوعی سوگوار و عزادار شوید. این احساسات شامل ناباوری، انکار، عصبانیت و سواالتی مانند «چرا این ‌ می ام. ‌ بیماری برای من اتفاق افتاده؟ من که همه نکات سالمت و بهداشتی را رعایت کرده چرا باید به سرطان مبتال شوم؟». من دچار ناباوری، ترس، عصبانیت و انکار شدم؛ اما عنوان یک مهمان ناخوانده پذیرفتم که بدون ‌ توانستم با سرطان کنار بیایم. آن را به توانستم بفهمم این بیماری کی و چگونه به وجود آمده ‌ دعوت وارد بدنم شده بود. نمی شویم؛ اما سیستم ‌ های سرطانی می ‌ دانید، ما هر روز دچار سلول ‌ طور که می ‌ است. همان کند. فکر اینکه چگونه سرطان توانسته ‌ ها را شناسایی و نابود می ‌ ایمنی بدن این سلول سیستم ایمنی من را فریب دهد، ترسناک بود. با پذیرش سرطان توانستم بر ترسم آمیزی با ‌ خواستم زندگی مسالمت ‌ خواستم با سرطان بجنگم؛ بلکه می ‌ غلبه کنم. نمی آن داشته باشم. پذیرش سرطان باعث شد این بیماری دیگر مرموز و ناشناخته نباشد. کشد و ‌ ها طول می ‌ ها و ماه ‌ دهد. روزها، هفته ‌ شبه رخ نمی ‌ داستان پذیرش سرطان یک حتی بعد از اتمام معالجات، ترس بازگشت سرطان همچنان وجود دارد. باید به عالئم و هشدارهای جسمی با دقت توجه کرد. من انسانی قوی هستم و سرطان را پذیرفتم؛ اما تر شود. در ‌ های القایی آن را نپذیرفتم و اجازه ندادم که سرطان از خودم بزرگ ‌ محدودیت ذهنم سرطان، وجودی کوچک داشت و با قدرت ذهنم به آن غلبه کردم.

24

المللے ‌ مجله فارسے زبان بین مجله پـــــــل،

شما کتاب «هر آنچه که از زندگی مسالمت آمیز با سرطان اید. انگیزه و هدف شما برای نوشتن این ‌ آموختم» را منتشر کرده کتاب چه بود؟ من به تحقیق و تدریس عالقه زیادی دارم. ابتال به سرطان برای من مانند یک چالش بود. زمانی که توانستم بر ترسم از سرطان غلبه کنم، خودم را با تغییرات ناشی از آن هماهنگ کردم. من شروع به تحقیق درباره این مهمان ناخوانده کردم. متأسفانه، های زیادی پیرامون سرطان وجود ‌ اطالعات نادرست و افسانه دارد. هنگامی که در حال جستجوی اطالعات بودم، مطمئن نبودم که کدام اطالعات واقعی و کدام افسانه است. مرز بین این دو بسیار مبهم بود. با این حال، از منابع علمی معتبر مانند پزشک متخصص سرطان، متخصص تغذیه، همسرم که محقق سرطان است و همچنین اینترنت به اطالعات دست پیدا کردم. احساس کردم این اطالعات کافی نیست و همواره این سوال در ذهنم ‌ می بود که چرا من به سرطان مبتال شدم. به این نتیجه رسیدم که شاید رسالتی دارم و آن این است که تمام اطالعات علمی را از زبان فردی که خود به این بیماری مبتال شده، به دیگران منتقل کنم. هدف من این بود که خوانندگانم را از سردرگمی نجات دهم و تجربیاتم را با صداقت به اشتراک بگذارم. در کتابی که نوشتم، های مختلف، ‌ تمام تجربیاتم در زمینه تغذیه سالم، ورزش های مواجهه با ترس و استرس، ‌ ارتباط با طبیعت، تکنیک های رسیدن به آرامش ذهنی در زمان ‌ مدیتیشن، ماساژ و راه سرطان را به اشتراک گذاشتم. همچنین نکات مفیدی را برای ها و اطرافیان بیماران قرار دادم تا بدانند چگونه با چنین ‌ خانواده خبر ترسناکی برخورد و عزیزان خود را حمایت کنند. این کتاب ها و ‌ تنها درباره سرطان نیست؛ بلکه درباره مواجهه با چالش کمک به خود و دیگران در این مسیر است. اگر بخواهید یک بخش موردعالقه از کتاب خود را انتخاب کنید، کدام بخش خواهد بود و چرا؟ انتخاب یک بخش از کتابم بسیار دشوار است؛ زیرا هر فصل برای ام. ‌ ها را خلق کرده ‌ من مانند فرزندانم هستند که با تالش فراوان آن ها تفاوت دارد؛ زیرا نویسنده مجبور بوده ‌ این کتاب با سایر کتاب های فیزیکی و روحی فراوان همه چیز را با نهایت صداقت ‌ با تالش های خود را دارد؛ اما اگر مجبور ‌ روی کاغذ بیاورد. هر بخش زیبایی باشم بخشی را انتخاب کنم، فصل پانزدهم و شانزدهم را انتخاب کنم که به هم مرتبط هستند. این دو فصل مروری بر سفر من ‌ می دهد که چگونه سرطان برای من یک ‌ با سرطان است و نشان می تولد دوباره بود. تصور عمومی این است که با سرطان ضعیف تر شدم. سرطان ‌ تر و با شهامت ‌ شویم؛ اما من برعکس، قوی ‌ می طور کل تغییر داد. وقتی به من گفتند ‌ نگرش و طرز تفکر من را به احتمال بازگشت سرطان وجود دارد، ابتدا ناامید شدم؛ چون فکر درمانی و رادیوتراپی همه چیز تمام شده است. ‌ کردم با شیمی ‌ می ساعت درگیری درونی، دوباره خودم را محکم و پایدار 24 پس از هایی که به من کمک کرد، کتاب «تو ‌ نگه داشتم. یکی از کتاب اندیشی» از «جوزف مورفی» بود. این کتاب ‌ همان هستی که می به من یاد داد که ذهن بر بدن کنترل دارد و من توانستم تصور ام، ‌ بیمار بودن را از ذهنم دور کنم. با وجود سرطان پیشرفته وقتی عالئم جدیدی مثل درد استخوان یا سردرد شدید داشتم، مجبور بودم آزمایشات سخت و دردناکی انجام دهم. در لحظاتی

گرفتم، تنها ‌ پیکر قرار می ‌ های غول ‌ شد و در دستگاه ‌ که داروهای رادیواکتیو تزریق می تر از ‌ کردم این بود که من دیگر بیمار نیستم و بسیار قوی ‌ چیزی که به آن فکر می قبل هستم. در فصل پانزدهم و شانزدهم این کتاب، به معنای واقعی این تجربیات کنم. ‌ را نوشتم و به آن افتخار می خواهید از طریق کتاب به خوانندگان منتقل کنید چیست؟ ‌ ترین پیامی که می ‌ مهم امید، ایمان و انگیزه است. ایمان به خودمان که بسیار توانمند هستیم و قدرت نهایت ‌ ها بی ‌ خودمان که از خداوند دریافت کردیم را باید باور کنیم. قدرت ما انسان چیز در درون ما وجود دارد. ما بدنی هوشمند داریم و نباید بیرون از ‌ است و همه خواهم به خوانندگانم بگویم که قوی و با ‌ خودمان به دنبال چیزی بگردیم. من می توانند. هدفم ‌ ها هم می ‌ شهامت باشند، نترسند و باور کنند اگر من توانستم، آن این است که خوانندگان پس از خواندن این کتاب بگویند: «اگر مریم توانست، من ای ناب به خوانندگانم بدهم. ‌ خواهم انگیزه ‌ توانم.» در واقع، می ‌ هم می اید؟ ‌ ها و بازخوردهایی از خوانندگان کتاب خود دریافت کرده ‌ چه واکنش العاده بود. به ویژه ارتباطاتی که با خریداران کتاب ‌ ها واقعا فوق ‌ بازخوردها و واکنش برقرار کردم، باعث شد که برای خودمان یک خانواده تشکیل دهیم. نظرات دوستان دهد این کتاب مملو از امید به زندگی است که با موضوع ‌ روانشناس من نشان می زند. این ‌ سرطان تضاد دارد. واقعا این امید در تمام صفحات و کلمات کتاب موج می کتاب به دخترانی که مادرانشان دچار سرطان شده بودند، به عنوان هدیه روز مادر اهدا شده است. من به عنوان یک مادر و همچنین یک بیمار سرطان، توانستم خودم را از موقعیت بیمار جدا کنم و در جایگاه اطرافیان قرار بگیرم تا نشان دهم توانند به عزیزانشان کمک کنند. ‌ چگونه می تواند تمام خانواده و اطرافیان را شوکه کند و موجب تغییر رفتارهایشان ‌ سرطان می شود. به همین دلیل بخشی از کتاب را به نکات و توضیحات مهم برای اطرافیان تواند در بهبود و تقویت روحیه بیمار مؤثر باشد. بسیار ‌ اختصاص دادم که می آور است که کتابی درباره بیماری تا این حد مورد توجه قرار گرفته است و ‌ شگفت بابت این دستاورد بسیار شاکرم. بسیاری از خوانندگان که کتاب را خوانده و صفحه اند که تغییرات ظاهری ناشی از سرطان، ‌ کنند، گزارش داده ‌ اینستاگرام را دنبال می شان شده است. ‌ آور نیست؛ بلکه یادآور قدرت و اراده ‌ برایشان نه تنها عذاب

25

www . polmagazine . com

Page 1 Page 2 Page 3 Page 4 Page 5 Page 6 Page 7 Page 8 Page 9 Page 10 Page 11 Page 12 Page 13 Page 14 Page 15 Page 16 Page 17 Page 18 Page 19 Page 20 Page 21 Page 22 Page 23 Page 24 Page 25 Page 26 Page 27 Page 28 Page 29 Page 30 Page 31 Page 32 Page 33 Page 34 Page 35 Page 36 Page 37 Page 38 Page 39 Page 40 Page 41 Page 42 Page 43 Page 44 Page 45 Page 46 Page 47 Page 48 Page 49 Page 50 Page 51 Page 52 Page 53 Page 54 Page 55 Page 56 Page 57 Page 58 Page 59 Page 60 Page 61 Page 62 Page 63 Page 64 Page 65 Page 66 Page 67 Page 68 Page 69 Page 70 Page 71 Page 72 Page 73 Page 74 Page 75 Page 76 Page 77 Page 78 Page 79 Page 80 Page 81 Page 82 Page 83 Page 84

Powered by