نقص هر چیز مثبتی همیشه عنوان قانونی جهانی و بی در قانون جذب به باید چیزهای مثبت بیشتری را به خود جذب کند؛ بنابراین هرکسی خودش کامال مسئول اهدافی است که برایش محقق نشده است و هیچ اهمیتی عبارت دیگر اند. به نشده چقدر غیرواقعی بوده ندارد که آن اهداف محقق تنها افکار و اعمال خودمان، بلکه افکار و براساس قانون جذب ما نه مان و حتی طبیعت را نیز تحت کنترل داریم. قانون جذب اعمال اطرافیان تان اتفاق افتاد، تنها دلیلش این است کند که اگر هر چیز بدی برای ادعا می اید. مثال اگر تصادف کردید یا به سرطان که خودتان به افکار بد فکر کرده مبتال شدید تقصیر خودتان است! چنین طرز فکری مسخره است اما کس هرگز چیزی را دهند. هیچ ها اساس قانون جذب را تشکیل می همین که مدام به آن فکر نکرده باشد را جذب نخواهد کرد؛ یعنی هر اتفاق بدی اساس اگر به قانون جذب باور داشته افتد خودمان مقصریم. بر این که می باشید، نباید برای مبتالیان به سرطان یا کودکانی که در سختی و فقر زندگی شان کسی جز خودشان کنند متأسف باشید، چرا که مسبب وضعیت می نیست. لب کالم اینکه در قانون جذب همیشه خود ما مقصریم! آید که اگر قانون هایی به وجود می در این میان سواالت و شک و شبهه کند؟ چرا جذب واقعا درست و عملی است، چرا در ورطه آزمایش کار نمی تایید های بزرگ جهان، هیچ نظریه پژوهشگران مطرح دنیا و دانشگاه توان به قانون ای در مورد آن ندارند؟ و یا هر اتفاق و هر رویدادی را می شده جذب مرتبط دانست؟ اگر اینطور است، آیا بدبختی و خوشبختی مردم توان صرفا به طرز تفکر تک تک مردم آن کشورها کشورهای دنیا را می توانیم بگوییم تمام مردمی که در فقر، فالکت، جنگ، مربوط کرد؟ آیا می ها کنند، خودشان با فکر کردن به این چیزها آن قحطی و بدبختی زندگی می اند؟ شان جذب کرده را به زندگی شاید خود شما هم از کسانی باشید که به قانون جذب و مسائل شبه علمی مشابه باور داشته باشید. شاید حتی با به کار بستن چنین قوانینی، تان کسب کرده باشید؛ اما باید بدانید حتی همین نتایج خوبی در زندگی گذارید هم به دالیل متعددی هایی که به پای قانون جذب می موفقیت تواند عامل موفقیت شما بوده باشند و احتماال فاکتور های دیگری نمی تان دخیل بوده است. روش علمی دقیقا برای همین ساخته در موفقیت ها اجتناب کنیم. شده است، تا با بررسی موشکافانه، از این سوگیری قانون جذب سراسر سوگیری است. برای مثال وقتی دو چیز نامربوط ها چنین دانیم خیلی وقت افتند، با اینکه می هم زمان برایمان اتفاق می کنیم که بین آن دو چیز نامربوط به دهد، باز سعی می تصادفی رخ نمی دنبال ارتباط خاصی بگردیم. مثال چند بار شده که به شخص خاصی فکر اید و آن شخص به شما زنگ بزند؟ از بین صدها نفری که در طول روز کرده اید، شاید فقط یک صدم درصدشان به شما زنگ بزنند! ها فکر کرده به آن اند و اتفاقا در اما اگر همین درصد را نسبت به کسانی که به شما زنگ نزده کند. اید، بسنجید قضیه فرق می فکرشان هم بوده یابی شود که شانس دست در بسیاری از منابع قانون جذب ادعا می کنید باالی نود درصد است؛ اما اگر از ها فکر می به اهدافی که به آن کارشناسان بپرسید، به شما خواهند گفت که میزان شکست بسیار باالتر ، از کارشناسان قانون جذب، میزان John Assaraf هاست. از این حرف درصد برآورد کرده است که این 0.1 موفقیت در قانون جذب را فقط حدود رسد. نظر می تر به رقم منطقی قانون جذب در فهم اساس و بنیان فیزیک هم اشتباه رفته است. طبق کنند. اما چنین حرفی های مشابه همدیگر را جذب می قانون جذب، انرژی در فیزیک کامال برعکس است. در فیزیک بارهای مشابه همدیگر را دفع
کنند و نه جذب! اگر دو بار مشابه برای مثال دو بار مثبت یا منفی یک می ربا را کنار هم بگذارید، می بینید که یکدیگر را دفع خواهند کرد و این آهن کنند. اگر بخواهیم طبق دو بار مخالف هستند که یکدیگر را جذب می قوانین فیزیک پیش برویم، باید پیرو قانون دفع باشیم تا قانون جذب! خواهید دائما باید به فکر بیماری باشید قانونی که می گوید اگر سالمتی می تا آن را جذب کنید و اگر به سالمتی فکر کنید همواره آن را دفع خواهید کرد خواهید باید به فقر فکر کنید تا آن را جذب کنید! و اگر ثروت می دهد. اما در افراد جواب می کند که برای همه قانون جذب همچنین ادعا می های علمی معموال راهکارهای ارائه شده به شرایط مختلفی از جمله حیطه ها برای نوع و سبک زندگی و محیط پیرامون بستگی دارد. این پیچیدگی کننده است و به همین دلیل هم هست که اغلب مربیان ذهن خسته کنند میانبرهای یک شبه پولدار شدن به روش قانون جذب تالش می قانون جذب، کسب سالمتی و ثروت به روش قانون جذب و از این دست چیز ها را به ما قالب کنند. قانون جذب ممکن است در کوتاه مدت باعث شود ما احساس قدرت کنیم و در برخی موارد انگیزه مثبتی در ما ایجاد کند، اما تمرکز فقط بر موارد مثبت و انتظار اینکه کائنات همیشه برای ما همه چیز را فراهم کند، تواند اثرات منفی بر سالمت و آسایش روانی ما داشته باشد. افکار می مثبت باعث افزایش انگیزه و تالش بیشتر برای رسیدن به اهدافمان شود، اما به هیچ وجه از مغز ما به جایی ساطع نشده و موفقیت یا می کنند. ما هیچ کنترلی روی جهان و شکست خوردن ما را تضمین نمی کیهان نداریم و جهان همان گونه که برای بیش از سیزده میلیارد سال ها وجود داشته، بعد از ما هم وجود بدون نیاز به نظارت و دخالت انسان خواهد داشت و به مسیر خود ادامه خواهد داد. راز واقعی و نه چندان جذاب این است که هیچ راهکار جادویی وجود ندارد، حتی در فریب ساده اندیشی علمی و خیاالت قانون جذب! البته باید بین مثبت و امیدوارکننده پایه و اساس در قانون جذب تفاوت قائل شویم. واهی و بی زند، اشاره به قانون جذب یا فیلم هر کس از فکر یا انرژی مثبت حرف می گرا آنچه را که به عنوان فکر و و کتاب «راز» ندارد. اتفاقا روانشناسی مثبت کند، کامال متفاوت از نگاه قانون جذب است. این انرژی مثبت مطرح می های بالقوه دیدگاه روانشناسی بیشترین تاکیدش روی تقویت توانمندی تر کردن زندگی روزمره است که این بخش ها و رضایت و بالفعل کردن آن شود. اندیشی است که در قانون جذب مطرح می دقیقا بر خالف مثبت تر کردن وجوه اندیشی یعنی تالش برای دیدن و پُررنگ این نوع مثبت هایی که در قانون جذب ها و کامال با صحبت مثبت اتفاقات و ناگواری شود متفاوت است. مطرح می یکی از دالیلی که متاسفانه شبه علم و قانون جذب طرفداران زیادی دارند، شویم عدم آگاهی است. بسیاری از ما روزانه با مطالب زیادی مواجه می توانیم تشخیص دهیم علمی هستند یا خیر. روش علمی را که واقعا نمی شناسیم. مروجان شبه علم و قانون های علمی را نمی بلد نیستیم و ویژگی زنند و از کلمات قلمبه سلمبه استفاده جذب هم اینقدر جذاب حرف می شود. گسترش شبه علم، راه کنند که باور نکردنش برای ما سخت می می ای که علم نباشد آگاهی نیست کند و در جامعه را بر گسترش علم سد می شود. در جوامعی مانند ایران که و در نبود آگاهی پیشرفتی حاصل نمی ای داشته است، کار برای ریشه کن خرافات در آن از گذشته جایگاه ویژه کردن خرافات و جایگزین کردن آن با علمی اندیشیدن و تفکر نقادانه تر هم هست. در مقاله بعدی که در بیست و نهمین شماره مجله دشوار پردازیم. چاپ خواهد شد، به بررسی یکی دیگر از خرافات رایج می
71
www . polmagazine . com
Powered by FlippingBook