گرایی زده شد را با خود مرور کنید. سپس هایی که در مورد کمال مثال های مشابه آن را در خود و سایرین پیدا کنید. اگر چه که سعی کنید نمونه شود؛ اما شیوع باال و گرایی رویکرد و نگاهی بیمارگونه محسوب نمی کمال ها را به سوی خود جلب کرده است. رو به پیشرفت آن در جوامع امروزی نگاه ها و لمس گرایی در واقع تالشی مذبوحانه در جهت اعتالی استاندارد کمال های هاست که در روزگار امروز و مواجهه با واقعیت ترین موفقیت عالی ای با زندگی بازد. حقیقت این است که کمال به گونه زندگی رنگ می عادی تناقض دارد و رسیدن به آن در هر وجهی سخت یا دست نیافتنی است. این مسئله در برخی از افراد که از اختالالت شخصیتی نظیر اختالل شود. از برند، به صورت بارزتری دیده می شخصیت وسواسی-جبری رنج می گرایی ارتباط نزدیکی با مشکالت خُلقی از جمله افسردگی طرف دیگر، کمال دارد؛ چرا که این دو می توانند هم حاصل و هم عامل یکدیگر باشند. ها در جامعه امروز، تالش برای بهتر بودن و تعیین سطح باالی استاندارد به امری بدیهی تبدیل شده و جهان را به آوردگاهی برای مسابقه «بهتر ای که شاید در گذشته به این شکل و بودن» تبدیل کرده است؛ مسئله به این حدت و شدت مطرح نبود. فضای مجازی، ارتباطات نزدیکتر یا به شود، عبارت دیگر آنچه که از آن تحت عنوان «دهکده جهانی» نام برده می شرایط را بیش از پیش برای تقلید فراهم کرده و تاثیر «دیگران» بر زندگی ها قبل، متر و معیارهای تر کرده است. در حالی که دهه افراد را نمایان توان نقش افراد شد؛ اما امروزه نمی اجتماعی به این صورت تعیین نمی تاثیرگذار را در زندگی دیگران انکار کرد. پیما» است که هیچ جا آرام گرایی شبیه به یک «اَبَر کشتی اقیانوس کمال و قرار ندارد. در طول مسیر که کشتی در حال حرکت است، امواج گاه برند. حتی در بلند و گاه کوتاه اقیانوس، آن را به این طرف و آن طرف می کند. فرد صورت رسیدن به مقصد هم پس از مدتی قصد بندر دیگری می گاه آرام و قرار ندارد. گرا از یک جهت شبیه به این کشتی است و هیچ کمال ها که در ذهن او همیشه در تالش است تا با سطوح باالیی از استاندارد خود شکل داده است بجنگد، به آن برسد و در صورت وصول به اهداف کند. مشخص شده، اهداف جدیدتری را تعیین می گرا خود را دست کم بگیرد و در مقابل ممکن است یک فرد کمال گرا، چه به صورت کاری نیز بشود. به این معنا که فرد کمال دچار اهمال ها، حتی خودآگاه و چه به صورت ناخودآگاه، به دلیل باال بودن استاندارد تالشی برای شروع انجام آن نکند. عشق و رابطه عاطفی یکی از مهمترین کند. گرایی در آن نیز رخنه می های زندگی فردی هستند که کمال حوزه های زیر دقت کنید: گرایی را در نظر بگیرید و حاال به مثال تعریف کمال کند. دختری که به دلیل چاقی از ورود به رابطه عاطفی شانه خالی می • کند. ای را آغاز نمی پسری که به دلیل الغری بیش از حد رابطه • های های جنسی با واقعیت پسری که به دلیل عدم تطابق تصورات و آموزه • کند. رابطه جنسی، رابطه عاطفی خود را ترک می دختری که از یافتن یک پسر با فیزیک بدنی مناسب، پولدار، تحصیل • دار و به معنای حقیقی کلمه شاهزاده سوار بر کرده، خوش اخالق، خانواده اسب سفید، ناامید شده است. تر از تر و رو راست ای حتی به مراتب ساده گرایی در برخی از مواقع چهره کمال گرایی گوید؟ مرز کمال های باال دارد؛ اما این وسط چه کسی راست می مثال گرایی همیشه گرایی کجاست؟ ابتدا باید توضیح داد که کمال و واقع گرا جای قشنگی نبود! های کمال بد نیست. اصال دنیا بدون انسان
کند تا نمره اول کالس را به دست آورد، ورزشکاری آموزی که تالش می دانش کند تا طالی المپیک را به گردن آویزد و عاشقی که روز تمرین می که شبانه کوشد تا با احراز شرایط بهتر، دل معشوقش را به دست آورد. می گرایی طبیعی و کمالگرایی روان-رنجور (نوروتیک) با این حال مرز کمال الشعاع خود مرز باریکی است که شناخت آن کیفیت زندگی فردی را تحت تر کنیم، بهتر است بگوییم قرار خواهد داد. اگر بخواهیم مسئله را ساده گرایی و پیشرفت طلبی. کمال فرد پیشرفت طلب، میل به کمال و پیشرفت دارد و برای به دست آوردن کند؛ حتی اگر موفق به کسب کمال نسبی که در ذهن خود دارد تالش می ای را نمی پذیرد، مگر آنکه کامل را، مسئله آن نشود. با این حال فرد کمالگ و در حد کمال باشد. وگرنه آن موضوع، به مثابه یک شکست و همچون کند. ای جوهر در فنجانی آب، تمام فنجان را تسخیر می قطره طلبی، تمامی اعتبار یک گرایی طبیعی یا به عبارت دیگر پیشرفت کمال کند و به مبدأ و مسیر آن شخصیت تالش را به منتهای آن موکول نمی بخشد. برای مثال فردی که نتوانسته در آزمون استخدامی شرایط الزم می های بین فردی و تالش خود را مورد نقد را برای پذیرش کسب کند، تفاوت وار، از خاکستر دهد. صد البته ممکن است که ققنوس و بررسی قرار می گرایی نوروتیک شکست خود بایستد و به میدان کارزار برگردد؛ اما اگر کمال در او وجود داشته باشد، ارزیابی و بررسی مبدأ و مسیر به درستی صورت نگرفته و حتی ممکن است که اصالت و هویت خود را نیز زیر سوال ببرد. به عنوان مثال: ای نیستم که به درخواستم جواب منفی داده حتما من آدم خوش قیافه • شد! کنند! البد من جذاب نیستم که انتخابم نمی • توانیم در رابطه، شبیه آقا و خانم فالنی باشیم! چقدر ما بد هستیم که نمی • فراموش نکنید در دنیایی که هر اجتماعی به افکار، رفتار و طرز تفکر و گرایی نوروتیک واقعیت را از جلوی دهد، کمال ها جهت می سلیقه انسان های ظاهری رباید. برای مثال کافیست به تغییر استاندارد چشم شما می گرایی های اخیر فکر کنید تا ببینید چگونه کمال یا حتی رفتاری در سال نوروتیک ذهن شما را به گروگان گرفته است. روی است. گاه اکتشاف گاه تجربه کردن تنها راه یافتن حقیقت و میانه از طریق خواندن، دیدن و تحقیق کردن است و هر کس راه خود را از این ها است که ای از سیاهی و سفیدی میانه پیدا خواهد کرد. زندگی ملغمه توان آن را به درستی درک کرد و از آن لذت برد. بدون درک این جمله نمی خواهد؛ اما دنیا و گرایی مانند یک لیوان شیر، سفیدی خالص می کمال واقعیت مرتبط با آن، مو را در شیرخالص زود پیدا می کند! تواند بهترین حُسن به گمانم این چند بیت از مانایاد «حسین منزوی» می ختام برای این نگاشته باشد: خیال خام پلنگ من، به سوی ماه پریدن بود و ماه را ز بلنــــــدایش، به قعــــــر چاه کشیــــدن بود پلنگ من، دل مغــــرورم، پرید و پنجه به خالــــی زد که عشق، ماه بلنــد من، ورای دست رسیــدن بود چه سرنوشت غم انگیزی، که کرم کوچک ابریشم تمام عمر قفس می بافت، ولی به فکر پریدن بود
65
www . polmagazine . com
Powered by FlippingBook