POL Magazine No.18 Canada

چهشدسراغرقصرفتید؟ راستش من هیچوقت تصمیم نگرفتم که سراغ رقص بروم. شاید از سه آید رقص بخش بزرگی از زندگی من بود و همیشه از نظر ‌ سالگی که یادم می داد. همیشه یک حسی ‌ احساسی به من حس خوب و متفاوت بودن می گفت «این دنیای من است». این آرزویی بود که از سن کم ‌ درونی به من می کردم. ‌ همیشهحسشمی اید؟ ‌ هاییبرایرقصگذرانده ‌ چه دوره رفتم. Latin در هند بود و سراغ رقص LDC School اولین کالس رقصم به نام را یاد گرفتم. بعد از این دوره نزد یک Latin های ‌ مدل رقص 8 در این دوره های اینترنشنال ‌ مربی دیگری رفتم که به همراه برادرش دو بار قهرمان رقص های کالسیک هندی را شروع کردم، همچنین ‌ شده بود و بعد از آن دوره رقص های ‌ رفتم و در کنار آن دوره ‌ های برزیلی می ‌ صورت مداوم به کالس رقص ‌ به های مختلف رفتم و ‌ ها و دوره ‌ های باله را گذراندم. راستش کالس ‌ پایه رقص روم و در حال یادگیری هستم. ‌ همچنان می چه سالی از ایران مهاجرت کردید؟ چرا؟ از ایران خارج شدم. دوست داشتم بروم و ببینم در 2004 من در اواخر سال دنیا چه خبر است و تجربه بیشتری از آزادی داشته باشم و همچنین پدرم هم دوست نداشت من ایران بمانم. بیشتر هدفش این بود، بروم و در رشته داروسازی تحصیل کنم ولی خب من دنبال دنیای دیگری بودم. بهنظرتانزیباترینرقصدنیاکداماست؟ صورت حسی و ‌ ها زیبایی خودشان را دارند، اما اگر بخواهم به ‌ همه رقص شود ‌ ها و اصول رد می ‌ شخصی نظرم را بگویم، آن رقصی است که از مرز استایل رود و حرکات آزادانه بیرون از استایل ‌ افتد، مرزها از بین می ‌ و تلفیق اتفاق می روند. ‌ خاصی و با پیروی در احساس و خالقیت پیش می

کنید و بزرگترین تجربه شما در این ‌ ای کار می ‌ چند سال است به طور حرفه مسیر چه بوده است؟ ای و در پنچ کشور هند، امارات(دبی)، ‌ صورت حرفه ‌ شود که به ‌ سال می 18 ً تقریبا کنم. من همیشه معتقدم هیچ ‌ مالزی،سنگاپور ودر حالحاضر آمریکاکار می بزرگترینی وجود ندارد. در هر مرحله و مسیری همیشه یک تجربه بزرگی برای ترین چیز ‌ آن دوران بوده است ولی در زمینه هنر، رقص و اجرا، شاید ارزشمند برای من این بوده است که در کار، بیشتر از اینکه وابسته به تکنیک و اصول ها و کار کردن حسی ‌ ها، با شکاندن و رد کردن آن ‌ باشم، بعد از دانستن آن تری با مخاطبین برقرار کرد و ‌ شود ارتباط حسی و عمیق ‌ تر، بیشتر می ‌ و عمیق گیرم و شاید چیز ‌ روم یک چیز جدید یاد می ‌ البته که هر بار که روی صحنه می های ‌ دیگری که خیلی با ارزش است، صبوری و همچنین هارمونی با انسان توانمهماهنگ ‌ های موسیقی می ‌ گیرم، همانطور که با نت ‌ دیگر رابیشتر یادمی ام بود، رقص شرقی یا به نوعی ‌ اولین رقصی که خودم یاد گرفتم در کودکی کردم و ‌ های عربی و هندی را نگاه می ‌ رقص عربی بود. از بچگی همیشه رقص کردم. ‌ های مایکل جکسون را کپی می ‌ همچنین رقص کوثر چه ویژگی خاصی دارد که باعث شده است االن اینجا بایستد؟ کنم، که زندگی مشکالتش هم، حتی ‌ طبق گفته دوستان نزدیکم فکر می تواند بگذراند، برای ‌ هایش که یک انسان می ‌ ترین ‌ ها و خطرناک ‌ ترین ‌ سخت ای بشود. ‌ دانم که قرار است یک زمانی قصه ‌ من حالت تفریح دارد و این را می ترسم تجربیاتی داشته باشم که معلوم نیست ‌ برای همین من هیچوقت نمی ای داشته باشد. ‌ چه نتیجه از چه زمانی مطمئن شدید که رقص حرفه شما خواهد بود؟ ها هم هارمونی داشته باشم. ‌ توانم با انسان ‌ باشم چقدر می اولین رقصی که یاد گرفتید چه بود و در کجا شروع کردید؟ دانستم یک روزی قرار است ‌ کردم ،که انگار می ‌ آنقدر از بچکی در رویا زندگی می ترسیدم به این فکر کنم، که قرار است ‌ این کار را انجام بدهم. شاید حتی می خواستند من ‌ دانستم این دکتری که پدر و مادرم می ‌ ام این باشد، ولی می ‌ حرفه شوم. زمانی که از ایران خارج شدم و هفته دوم یا سوم بود که در ‌ باشم، نمی العملی که گرفتم، ‌ صورت اتفاقی در جایی شروع به رقص کردم، از عکس ‌ هند به ای باشم. ‌ با خودم فکر کردم که مثل اینکه من قرار است یک دنسر حرفه

19

POL Magazine

Powered by