POL Magazine No.14 Turkey

تانکمیصحبتکنید؟ ‌ کال دوست ندارید در مورد زندگی خصوصی واال روش من طوری است که معموال برعکس خیلی از هنرمندان دیگر، کنم، چون دوست ندارم. البته در ‌ ام قاتی نمی ‌ زندگی هنریم را با زندگی شخصی کنم هنوز فرهنگ ما به جایی نرسیده که اجازه ‌ واقع دوست دارم، ولی فکر می ام صحبت کنم. همچنین دوست ندارم ‌ بدهد من در مورد زندگی خصوصی ها بیشتر ‌ دهم، مخاطب ‌ ها قرار بگیرم. ترجیح می ‌ مورد قضاوت خیلی از آدم ام تمرکز کنند. به همین دلیل در مورد زندگی ‌ روی خودم، هنرم و خوانندگی کنم. صرفا به ‌ اش خیلی کم صحبت می ‌ ام سکوت کردم و یا درباره ‌ خصوصی خاطر مردم و موقعیت فرهنگیمان. خوانیدچیست؟ ‌ ترین الالیی که برای پسرتان می ‌ محبوب عنوان ‌ واقعیتش من هر شب برای پسرم انواع مختلف شعر و ملودی را به توانم بگویم که ‌ خوانم. به زبان انگلیسی، آلمانی و ایرانی. یعنی نمی ‌ الالیی می سازم و برایش اجرا ‌ ها را می ‌ ها ترانه شخص خاصی هستند. خودم آن ‌ الالیی رود. ‌ کند و به خواب می ‌ کنم. او هم حال می ‌ می چه تصوری از ازدواج و مادر شدن داشتید که االن تغییر کرده است؟ توان گفت شخصی مثل من که همیشه در راه و هواپیماست و از ‌ خوب می رود، تغییر خیلی بزرگی کرده. واقعا مادر شدن یک ‌ این سفر به آن سفر می های خود را دارد. ولی نه به اندازه ‌ دار بودن هم سختی ‌ شغل است. زن خانه یک مادر که باید تمام وقتش را صرف فرزندش کند. این تغییر خیلی بزرگی اش را نیز به ‌ دهد، قدرت نگهداری ‌ است. من معتقدم وقتی خدا برکتی را می بخشد. به همین دلیل این تغییر را پذیرفتم و با آن کنار آمدم. ‌ انسان می

یک هنرمند باید همیشه در صحنه باشد

انگیز از آشنایی یا زندگی با زخمی دارید؟ ‌ خاطره و یا داستانی بامزه و هیجان توانم بگویم خیلی بامزه بود) ولی چیزی که ‌ ترین خاطره، (البته نمی ‌ واال با مزه در ذهنم مانده این است که من و زخمی به جایی رسیدیم که مجبور شدیم گویند عقل انسان به چشمش ‌ همیشه می ‌ . دو روز در ماشین بخوابیم کنند که ما هنرمندان، ‌ بینند، فکر می ‌ است. مردم براساس آن چیزی که می کنیم و ‌ هایی زندگی می ‌ های خفن و جذابی داریم. در چه خانه ‌ چه زندگی شویم. اما از طرفی باید بگویم که آن دو روز، از ‌ هایی می ‌ سوار چه ماشین ترین روزهای زندگی من و امیرعلی بود. چون آن باند، شکل گرفت. ‌ قشنگ برای ما خیلی قشنگ و بامزه بود. چون عشقی که میان ما بود، مهم بود. ولی اینکه در چه موقعیت سختی قرار داشتیم، اصال اهمیت نداشت. ایکهدربارهخودتانشنیدیدوخیلیتعجبکردیدچیست؟ ‌ ترینشایعه ‌ جالب توانم این ‌ این خیلی سوال سختی است. واقعا شایعه خیلی زیاد هست. نمی دانم چه بگویم. مثال گاهی روابط اجتماعی که بین ‌ را توضیح بدهم. اصال نمی کنند. البته این ‌ اساس تبدیل می ‌ من و اطرافیانم وجود دارد را به اخبار بی ترین هنرمندان باشم و ‌ کنم از کم حاشیه ‌ روند معمولی است. حتی فکر می آید. ‌ به همین دلیل شایعات متفاوت و زیادی هم پیش نمی کجا و در کدام کار به خود افتخار کردید و گفتید که مسیر این است و دارم راه روم؟ ‌ رادرستمی برانگیز بود. کار خیلی عجیبی ‌ در کار «سالم». آهنگ «سالم» واقعا برایم چالش بود و واقعا جواب داد. چون همیشه دوست داشتم به جایی برسم که بتوانم با مردم حرف بزنم. یعنی حرف زدن صرفا با اشعار. همچنین بتوانم از ها کمک کنم تا غمگین نباشند و از جایشان بلند شوند. من ‌ این طریق به آن توانستم با آهنگ «سالم» به این هدف برسم.

13

www . polertebat . com

Powered by